صفحه ١١٥

ذات و صفات الاهي هستيم و مفاهيمي که در آن ارتباط به کار مي بريم ساخته و پرداخته ذِهن محدود و ناقصمان است و نمي تواند حقيقت ذات و صفات الاهي را به ما بنماياند، مي فرمايد:
کلَّ ما مَيَّزْتُمُوهُ بِأوْهامِکمْ في أدَقِّ معانيهِ مخلوقٌ مصنوعٌ مِثْلُکمْ مَردودٌ إلَيْکم. ولَعَلَّ النَّمْلَ الصِّغارَ تَتَوَهَّمُ أنّ للهِ تَعالى زبانِيَتَيْنِ، فإنِّ ذلِک کمالُها وَيَتَوَهَّمُ أنّ عَدَمَها نُقصانٌ لِمَن لا يَتَّصِفُ بهما، وهذا حالُ العُقَلاءِ فيما يَصِفونَ اللهَ تعالى به؛(95) «آنچه را [از ذات و صفات الاهي] که با افکار خود و با دقيق ترين معاني آن دريافت کرده  و شناخته ايد مخلوق و ساخته اي چون خود شماست که به شما بازگشت داده مي شود. شايد مورچه کوچک نيز توهم کند خداوند نيز دو شاخک دارد، چون داشتن شاخک را کمال خود مي داند و نداشتن آن را براي کسي که فاقد آنهاست نقص مي شمرد. انسان ها و عقلا نيز درباره آنچه خداوند را بدان توصيف مي کنند، چنين مي باشند».
ما وقتي کسي را بنگريم که سخت مستأصل و درمانده گشته است و نيازمند دستگيري و ياري ماست، دلمان به حالش مي سوزد و از روي ترحم و دل سوزي به او کمک مي کنيم، آن گاه ما مي کوشيم که همين رابطه عاطفي را پس از تجريد از نقايص و محدوديت ها، به خداوند نيز نسبت دهيم و مي گوييم: خداوند به بندگانش رحم مي کند. از آن طرف، اگر کسي در قبال احسان و خدمتي که به او کرده ايم، در حق ما دشمني کند، بر او غضب مي کنيم. آن گاه با درک اين رابطه و حالت عاطفيِ خشم و غضب، مي گوييم که اگر کسي در قبال نعمت هاي الاهي به مخالفت با خداوند برخيزد، خداوند بر او غضب مي کند. اين تعابير در قرآن نيز به کار رفته است، نظير آيه أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ