صفحه ٦٧

پس از اين دو علم، حالت شوق به انجام فعل پديد مي آيد و پس از شدت يافتن شوق است که اراده آن فعل به وقوع مي پيوندد و در پي اراده، عضلات بدن به منظور انجام فعل به حرکت درمي آيند.
روشن شد که اولين مقدمه و زمينه پيدايش اراده دانستن است و تا انسان به چيزي آگاهي نيابد، ميل به آن و نيز اراده آن در او پديد نمي آيد. به عنوان نمونه، وقتي انسان از طريق روزنامه و يا راديو و تلويزيون به فوايد سبزيها و ميوه ها و تأثير آنها در جلوگيري از سرطان پي  برد و آن فوايد را مورد تصديق خويش قرار داد، سعي مي کند در برنامه هاي غذايي خود بيشتر از آنها استفاده کند و در نهايت پس از پيدايش ميل شديد به مصرف آنها، اراده استفاده از آنها در او پديد مي آيد. پس صِرف علم و تصديق فايده براي اراده و تصميم انسان کافي نيست و علاوه بر آنها، جهت تحقق اراده، انسان بايد ميل به انجام دانسته خود داشته باشد. گاهي انسان به کاري علم دارد و فايده آن نيز مورد تصديقش قرار گرفته و تا اندازه اي بدان تمايل نيز دارد، درعين حال تصميم و اراده انجام آن کار را ندارد. اين از آن جهت است که ميل او شدت نيافته و ميل شديدتر به کار ديگر و اراده آن، مانع از اراده انجام اين کار شده است. مثلاً او به فوايد سبزي ها واقف است، اما چون لذت استفاده از کباب و غذاهاي چرب بيشتر است، آنها را ترجيح مي دهد و به طور طبيعي انسان در تزاحم بين دو لذت، لذت قوي تر را ترجيح مي دهد. البته گاهي انسان بر اثر عادت کاري که لذتش کمتر است و حتي کاري که فاقد لذت معقول است بر کاري که لذت بيشتري دارد ترجيح مي دهد. نظير اشخاص سيگاري که در ماه هاي مبارک رمضان به هنگام افطار و قبل از صرف غذا سيگار مي کشند و طعم تلخ و بوي آزار دهنده دود سيگار را بر طعم شيريني و غذاي لذيذ ترجيح مي دهند.
راه شکل گيري اراده توبه اين است که در آغاز، انسان علم به زيان گناهان و