صفحه ٤١٣

 برنداشتن و براي خدا قيام كردن و براي خدا زيستن و مقصد حيات را صرفاً الهي نمودن و محور حيات و تلاش را حق قراردادن و از اين طريق از چنگال پراكنده پرستي رهيدن. زيرا اغتشاش روح و فرورفتن روان در جهان ماده، بزرگ ترين آفت روح است كه از طريق توجهي روحاني و عبادي به سوي قبله ی واحد هستي مي توان از اين آفت رهيد. آخر اگر انسان جهت گيري توحيدي را از دست بدهد توسط هجوم خيالات متفاوت از وحدت شخصيت باز مي ماند و در اين حال خودي خود را ويران شده و پراكنده مي يابد. گفت:

  جان همه روز از لگدمال خيال     وز زيان و سود و زبيمِ زوال
  نِي صفا مي ماندش نِي لطف وفَر     نِي به سوي آسمان راه سفـر

  هركه در دنيا فرو رود از خود باز مي ماند و انسان می تواند از طريق عباداتِ مرتب و مستمر که از طرف خداوند است، خود را از ويران شدن شخصيت برهاند و بدون نظم عبادي به همان صورتي كه دين عرضه مي كند، انسان به بهره و ثمره اي كه لازمه ی حيات است دست نمي يابد و عملاً زندگي خود را پوچ و بي بهره حس مي كند. كلمه ی « لا إله إلاّ الله » بيشتر به توحيد عبادی نظر دارد به این معنا که اظهار می دارید: هیچ إلهِ و معبودی براي انسان نيست كه با اُنسِ با او روح انسان سیراب شود، مگر «الله» و تنها از طريق عبادات منظم اين سيرابيِ روح به مرور به وجود مي آيد و از آن جایی که معبود انسان باید حقیقت یگانه ای باشد که روح و روان انسان را از کثرت به وحدت سوق  دهد، هيچ راه ديگري نيست كه بتوان جايگزين عبادات خدای واحد کرد و لذا خداوند به رسول خود فرمود: «قولوا لا إله إلاّ الله تفلحوا» به مردم بگو در قول و عقیده، یگانگی الله را مدّ نظر داشته باشید تا رستگار شوید، و از پراکندگی ها در دنیا و آخرت نجات یابید. 

  خداوند عين بقاء است
  حضرت در ادامه ی توصیه ی خود جهت توجه به توحیدِ خداوند و نظر به نحوه ی حضور حضرت حق در هستی می فرمایند: «لايَزولُ اَبدا وَ لَمْ يَزَلْ» خداوند متعال، ابدى است و نابود شدنى نيست. چون چيزى نابود مى شود كه عين هستى نباشد و هستیِ خود را از جایی دیگر گرفته باشد، خداوندی که وجود و هستیِ همه ی موجودات را می دهد، عين هستى است و