صفحه ٤٧١

اگر كسى اين مطلب را براى خود حل كند كه دنيا رفتنى است و رفتنى بودن دنيا را ببيند، مسائل زندگی او را گرفتار خود نمی کند که از زندگیِ ابدی خود غافل شود. مشکلِ کار هوس های دنیایی است و تن دادن به آن ها. مى گويند شخصى در ماه مبارك رمضان وقتى از خواب بيدار شد ديد هوا روشن شده و او سحرى نخورده است، پشت خود را به روشنایی کرد و غذايش را خورد با این نگاه که هنوز روز نشده است. مولوی می گوید: 

  روشن است این لیک از طمع سحور     آن خورنده چشم می بندد به نور
  چون طمع خورشید را پنهان کند     نه عجب گر پشت بر برهان کند

  اين شخص نمى تواند به قيمت گرسنگى ماه رمضان ديندارى كند. مى خواهد هم روزه بگيرد، هم شكمش را از غذا پر كند و لذا روشنایی خورشيد را نديده مى گيرد. اگر به او از دنيا و انتقال ش از یک طرف و مسافر بودن انسان از طرف دیگر خبر دهی به راحتی انکار می کند چون اگر انتقال دنيا و مسافر بودن خود را ببيند بايد خيلى از چيزها را نخواهد و از خيلى ميل ها دل بكند، هرچند كار بسيار زيبايى است و انسان را وارد دنياى زيبايى مى كند ولى آسان هم نيست. این جاست که اگر انسان از زوال دنيا غفلت كند فرصتى را كه در دنيا دارد تا خود را براى آن جهان آماده كند، از دست مى دهد، بدون آن كه چيز واقعى به دست آورده باشد. 

  دينداری همان رفتن است
  حضرت مى فرمايند: فرزندم! كسانى كه دنيا را درست ديدند خودشان را مانند قومى يافتند كه در سرزمینی خشک و بی حاصل وقوف کرده اند ولی در تلاش اند به منزلی آباد و خوش آب و هوا برسند. شما مطمئن باشيد اگر حرف امام معصوم را انكار نكنيد چشمتان باز مى شود و مى بينيد آنچه را بايد ببیند. آری فقط كافى است كه انكار نكنيد. همين كه اين ذهن و اين قلب آماده شد كه مسافر بودن خود را بفهمد و ببيند، دنيا برايش به کلی عوض مى شود و از آن به بعد از دنیا چيز ديگرى می فهمد و سختی ها و مصائب دنیا را طور دیگری می بیند غیر از آن طوری که اهل دنیا سختی ها را می بینند، نگاه او نسبت به سختی های دنیا به نگاه حضرت مولی الموحدین(علیه السلام) نزدیک می شود که در ادامه ی سخنشان مى فرمايند: «فَاحْتَمَلُوا وَعْثاءَ الطَّريقِ وَ فِراقَ الصَّدِيقِ وَ خُشُونَةَ السَّفَرِ وَ جُشُوبَةَ الْمَطْعَمِ» آن هایی که ماهیت دنیا را در موقتی بودن آن