صفحه ٣٢٧

 نگاه جاهلانه به تاريخ 
  يكى از مشكلات انسانِ مدرن آن است كه به تاريخ آن طور نظر ندارد که بخواهد زندگی خود را بر بام بلندِ تجربه ی گذشتگان و ره رفتگان بنا کند، اگر هم به تاريخ گوشه ی چشمى مى اندازد براى فهميدن علت اضمحلال و يا تعالی ملت ها و تمدن ها نیست بلكه براى آن است که با نگاه باستان شناسانه به آثار زندگی گذشتگان و کوزه ها و سکه های باقیمانده از آن ها دست یابد. متأسفانه عموماً آداب ظاهرى ملّت هاى گذشته را مى طلبد و نه سنّت هاى جارى در نحوه ی حيات آن ها را. بر این اساس باید گفت: اگر جاهلانه به تاريخ بنگريم عبرت لازم را نمی یابیم ولی اگر عالمانه به سیره و سنت گذشتگان نظر کنیم آن نوع نگاه برای ما زندگى ساز است. نظر به گذشتگان براى كسانى سرمايه ی خوبى خواهد بود كه بنا دارند از نحوه ی مراقبت آن ها آگاهی یابند تا در مراقبه های خود بهتر موفق شوند و این نوع برخورد با سیره ی گذشتگان، زندگی در گذشته نیست بلکه زندگی در امروز و در فردا است. 
  فرمودند: «فَاِنَّهُمْ لَمْ يَدَعُوا اَنْ نَظرُوا لاَِنْفُسِهِم كَما اَنْتَ ناظِرٌ وَ فَكَّروُا كَما اَنْتَ مُفَكِّرٌ ثُمَ رَدَّهُم آخِرُ ذلكَ اِلَى الْأَخْذِ بِما عَرَفُوا وَ الاِْمْساكِ عَمّالَمْ يُكَلَّفُوا» به گذشته ی نیاکان صالح و خاندان پرافتخارت بنگر و ببين كه آن ها سرسرى زندگى نكردند. همان طور كه تو به صورتی جدّی به زندگى نظر مى كنى آن ها نيز همان طور به زندگىِ خود نظر داشتند. از كسانى نبودند كه بدون توجه به ریشه ی مشکلات و تلاش برای رفع آن ها در آرزوىِ رفع مشكلات زندگی خود و جامعه باشند. بعضى افراد در هنگام بيمارى همه كارى مى كنند جز نگاه كردن به خودِ بيمارى. آه و ناله سر مى دهند، به دكتر مراجعه مى كنند، دارو مصرف مى كنند و... امّا حاضر نيستند فكر كنند ببينند چرا بيمار شده اند. اين افراد هيچ گاه نمى توانند خودشان را درمان كنند. حضرت مى فرمايند گذشتگان تو هرگز دست از نظر به خود برنداشتند و بیش از آن که به اطراف خود مشغول باشند در خود و برخود نظر داشتند، پس اولاً: فكر نكن آن ها انسآن هايى سطحى بوده اند تا بخواهی از سابقه ی تاريخى ملت ها ساده بگذری. ثانياً: خود را تافته ای جدا بافته  از بقيه ندان، كه آن ها نيز مثل تو در مورد زندگی خود فكر مى كردند.