صفحه ١٨٠

 چهره و ریشش می غلطید، مانند مار گزیده به خود می پیچید و مانند مصیبت دیده می گریست. مثل این است كه الآ ن آوازش را می شنوم، او خطاب به دنیا می گفت: ای دنیا متعرض من شده ای و به من رو آورده ای ؟ برو دیگری را بفریب تو را سه طلاقه كرده ام و رجوعی در كار نیست، خوشیِ تو ناچیز و اهمیت تو اندك است. آه! آه! از توشه ی اندك و سفر دور و مونس كم.سخن عَدِی كه به این جا رسید، اشك معاویه بی اختیار فروریخت. با آستین خویش اشك های خود را خشك كرد و گفت: خدا رحمت كند ابوالحسن را! همین طور بود كه گفتی. اكنون بگو ببینم حالت تو در فراق او چگونه است؟ عدی گفت: شبیه حالت مادری كه عزیزش را در دامنش سر بریده باشند. آیا هیچ فراموشش می كنی؟ آیا روزگار می گذارد فراموشش كنم؟(1) 
  ملاحظه کنید که جناب عدی بن حاتم چگونه یکی از خصوصیات حضرت علی(علیه السلام) را «ژرف نگری» معرفی می کند، این همان روحیه ی تَفَقُّه در دین است که موجب می شود تا انسان از آن طریق ارزش های فوق العاده ی دین الهی را نه تنها در احکام بلکه در عقاید و اخلاق بشناسد. 
  
  بهترين راه برای تقرب به خدا
  بعضى ها قيمت همه چيز را مى دانند، مگر قيمت دين خدا را. وقتشان را صرف هر كارى مى كنند، مگر صرف تدبّر و تفقه در فهم دين. كسى كه درباره ی امور دنيايى زياد فكر كند با تحریک قوه ی واهمه دنيا برايش عزيز مى شود و از آن طرف ارزش دين را هم كسى مى فهمد كه براى فهم دين وقت بگذارد، چون از این طریق عقل او رشد می کند و متوجه ارزش واقعی دین و بی ارزش بودن دنیا می گردد. اين ظلم بزرگى به دین است که مؤمنین دين دارى می كنند امّا دين فهمى نمی كنند، عمر خود را صرف دانستن خيابان هاى شهر و اسامى رؤسا می کنند و می دانند چند استاندار عوض شده امّا از كوچه پس كوچه هاى معانى دين خدا چيزى