صفحه ٥٠١

 بریده از دیگران نیست و مثل خداوند که به همه ی مخلوقات نزدیک است به همه نزدیک می شوید. در آن حال در کمال ناباوری می بینید حجاب هاى بين شما و عالم غيب كنار رفته و با حقايق نورانى عالم وجود روبه رو شده اید. باید باور كنیم با عمل به اين دستورات جذبه هاى عالم معنا به راحتى به سوى انسان مى آيد و او را مى ربايد و راه را جلوى شما باز مى كند.

  خدا را بايد در رعايت حق ديگران پيدا کرد
  حضرت در راستای به کمال رساندن این روحیه ی مقدس مى فرمايد: «وَ لا تَظْلِمْ كَما لا تُحِبُّ اَنْ تُظْلَمَ» ستم نكن همان طور كه دوست نمى دارى به تو ستم شود. در چنین فضائی حضرتِ حق در منظر انسان قرار می گیرد و وقتی حق به میدان آمد و آن را در همه جا دیدید دیگر معنا نمی دهد حقِّ افراد نادیده گرفته شود زیرا در آن صورت از حق روی برگردانده ایم. از این جهت است که گفته می شود تا حق مردم را رعايت نكنيد نمى توانيد قلب خود را آسمانى نمایيد و با خداوندی که حق محض است مأنوس شوید. آری خدا را باید در رعایت حقوق افراد پیدا کرد و این با ستم نکردن به آن ها حاصل می شود. خداوند به اندازه اى ما را دوست دارد كه ما انسان ها را دوست داشته باشیم و تا صلحِ با انسان ها در جامعه حاكم نشود، صلحِ با خدا محقق نمى شود.
  در تمدن دینی، انسان ها با جان موجودات آشنا می شوند و می بینند که جهت جان ها به سوی تعالی و صعود الی الله است و از این طریق به گوهر انسانیِ همدیگر نظر می کنند، گوهری که تصاحب کردنی نیست تا اراده ی ظلم کردن به میان آید. اراده ی تجاوز وقتی به سراغ افراد می آید که نظرها به جنبه های تصاحب کردنی انسان ها که همان اموال آن ها است، فرو افتد و این شروعِ گرفتارشدن در زندان تنگ دنیا است و حضرت می خواهند ما گرفتار چنین زندانی نشویم. 
  یک جامعه ی انقلابی در عین آن که روحیه ی «أشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّار» را در خود رشد می دهد و از این طریق روح خود را از آلودگی کفر و شرک پاک نگه می دارد، باید تلاش کند فضای «رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» در نهایت طراوت و نشاطِ خود، در جان انسان ها زنده بماند و این با رعایت توصیه ی مولی الموحدین(علیه السلام) ظهور می یابد و انسان را به قلب سلیم می رساند. قرآن مى فرمايد: