تكرار كنيد براى اين است كه ذكر از دستتان نرود و بتوانید از عالم کثرات و گذشته و آینده به عالَم وحدانی و حضور سیر کنید.
توقفی کارساز
فرمودند: «وَ اَمْسِكْ عَنْ طَريقٍ اِذا خِفْتَ ضَلالَتَه» فرزندم! و به راهی که بیم گمراهی در آن می رود، قدم مگذار!
می خواهند ما عادت كنیم كه با مبهمات زندگى نكنیم و در اموری که حقیقت در آن امور برایمان روشن نیست قدم نگذاریم. گفت:
در تو نمرودی است در آتش مرو گر روی اول تو ابراهیم شو
متأسفانه با ساده ترین شایعات بازی می خوریم و بدون آن که دغدغه ی رسیدن به حقیقت را داشته باشیم با همان شایعات وارد میدان می شویم و نظر می دهیم و تحلیل می کنیم و قضاوت می نمائیم. در حالی که اگر در همان ابتدای امر به این نکته حساس بودیم که خطر گمراه شدن در این عرصه ای که ما وارد آن شده ایم وجود دارد و همه ی حقیقت در این موضوع در اختیار ما نیست، هرگز به ورطه ی قضاوت های بی جا نمی افتادیم.
فكر مى كنيد انقلاب ما از چه كسانى ضربه خورده است؟ از كسانى كه حقیقت و جایگاه حرکت حضرت امام خمينى«رضوان الله تعالی عليه» را نفهميده، به دنبال ايشان راه افتادند و چون روح نهضت را نمی شناختند، با شایعاتی که دشمن ایجاد کرد آن ها بازی خوردند و نفهمیدند اساساً حقیقت این نهضت با این شایعات سازگاری ندارد. دو دسته به انقلاب خدمت كردند: يكى آنها كه دانسته وارد انقلاب شدند و ديگر آنها كه هر وقت راه برايشان مبهم بود وارد آن راه و معركه نشدند، تا آن كه مسايل براى آنها روشن بشود. آدمى كه در مبهمات زندگى مى كند، مبهم سخن مى گويد، مبهم وارد دعواهای سیاسی می شود، و مبهم ادعا مى كند و این امر عجيبى است که امروز جامعه ی بشری گرفتار آن شده است. توصیه ی حضرت امام الموحدین(علیه السلام) به فرزندشان آن است که تا نسبت به موضوعى اطمينان نداري اقدامی در راستای آن موضوع مکن و از این جهت انسان تكليفى هم نسبت به آن موضوع ندارد. حضرت نمى فرمایند خود را به خواب بزنيم و تلاشی در جهت فهم حقیقت از خود نشان ندهیم،