صفحه ٣٢٨

  گذشته ی توحيدی ما
  يكى از ظلم هايى كه تمدن غرب نسبت به سایر ملت ها به خصوص ملت ما مرتكب شد، همان زير سؤال بردن گذشته ی توحيدى ما بود. ما گذشته ی بسيار خوبى داشتيم، صداى بلند نبوت را خيلى زود شنيديم و يك عمر در كنار علماى بزرگ، توحيدى زندگی کردیم ولی با گسست تاریخی که بر ما تحمیل کردند، اكنون چنان شده ایم كه با روحیه ی آلوده به تمدن غرب، گذشته ی توحیدی خود را نمى شناسیم و آن احساسی که باید نسبت به آن داشته باشیم در ما مرده است و لذا به جاى اين كه به آن زندگى افتخار کنیم به زندگى غربى که ریشه ای در تاریخ ما ندارد توجّه كرده ایم. تنها با نگاه تاریخی است که تفکر ممکن می شود. به گفته ی شهید آوینی: «اگر انسان از جایگاه تاریخی خویش غافل شود، چه بسا که طعمه ی شیطان گردد» این جایگاه تاریخی با نظر به گذشته و توجه به آینده ظهور می کند و جای تخیل را به تفکر می دهد و انسان از موجودی پرت شده در زمان، به انسانی با ریشه های محکم تاریخی تبدیل می شود و در آن حال نقطه ی پرواز خود را به خوبی می شناسد، دیگر انسان بی خانمان نیست، خانه ی خود را می شناسد و از رکود و تنبلی و ناامیدی رها خواهد بود. بلندهمتی ملت ها تنها با نظر به گذشته ی زنده و پاک شان به صحنه می آید، در آن حال است که آینده ای خشک و بی حاصل را در مقابل نمی یابیم. گسست تاریخی، سراشیبیِ شومی است که شریف ترین و محکم ترین مردان در آن مانند ضعیف ترین افراد می شوند و جامعه در آن حال از جنایت ابایی ندارد. صحبت در اين زمينه لازم است ولی مجال ديگرى را مى طلبد امّا در يك كلام مى توان گفت: ابتدا ما را از گذشته ی توحيدى خودمان جدا كردند و سپس زندگى غربی را بر ما تحميل نمودند. آیا همین تجربه ی تاریخی کافی نیست تا به عظمت توصیه ی حضرت مولی الموحدین(علیه السلام) پی ببریم؟ 
  ما بايد بدانيم، جدا از انديشه ى انديشمندانِ واقعى كه در طول تاريخ براى ما ذخيره شده، نمى توانيم زندگى كنيم و آينده ى خود را به ثمر برسانيم، ما با رسوخ در تفكر علمایى آنچنانى مى توانيم امكان زندگى امروز و فرداى خود را فراهم كنيم، وگرنه گرفتار گسست  تاريخى مى شويم و تحت تأثير فرهنگ مدرنيته از تاريخ خود و از همه ی تاریخ بيرون مى افتيم.