صفحه ٤٧٠

 مركب پر زر و زيور دنيا كرده بودند، وى را از آن مركب پائين مى آورند ، رو به كجا ؟ رو به خوابگاهى تنگ و تاريك و وحشتناك. آيا داستان زندگىِ اين انسان در آن خوابگاه به پايان مي رسد؟ نه هرگز، بلكه آنچه تمام شده كشت و كار مزرعه ی زندگى بوده است و با ورود به آن خوابگاه زمان مشاهده ی محصول فرا مي رسد و نتائج مقدّمات و معلول علّت ها و عكس العمل عمل ها با كمالِ وضوح و روشنائى در ديدگاه آدمى قرار مي گيرند. 

  چگونگی عبور از صراط
  در روايت از امام صادق(علیه السلام)داریم: «مردم در طبقات مختلف از صراط عبور مي کنند و صراط از مو باريک تر و از شمشير برنده تر است. پس گروهي از صراط عبور مي کنند مانند برق و کساني از آن عبور مي کنند مثل فرار اسب و دسته اي از آن با شکم و دست عبور مي کنند و برخي با پا عبور مي کنند و گروهي با اُفت و خيز عبور مي کنند، گاهي بخشي از آتش او را مي گيرد و گاهي رهايش مي کند». بعضى ها مدت طولانى بر روى پل صراط حركت مى كنند تا در نهايت به بهشت برسند. نه يك باره به جهنم مى روند و نه به سرعت به بهشت، بلكه روى پل صراط همچون سوسمار راه مى روند يعنى با پا راه نمى روند با شكم راه مى روند. انتهاى پل صراط به بهشت ختم مى شود امّا صراط روى جهنم است. يعنى در هنگام حركت بر روى پل صراط آتش جهنم او را بيچاره مى كند، يكى از پاهايش در جهنم مى رود و مى سوزد و وقتى اين پا را بالا كشيد پاى ديگرش در جهنم مى رود، آن پايش را از جهنم بيرون مى آورد، دستش مى سوزد، خلاصه جان مى كند تا از پل صراط ردّ شود. اين تجسّم زندگى كسى است كه نمى داند مذهبى باشد يا نه، هم دين را مى خواهد هم دلش به دنياست. گفت:

   سَبْحه بر كف، توبه بر لب، دل پر از شوق گناه      معصيت را خنده مى آيد ز استغفار ما

  گاهى اوقات معصيت هم از توبه ی انسان مى خندد. این وقتی است که هنوز شوق به گناه داريم ولى در ظاهر از گناهمان استغفار مى كنيم. ملاحظه فرمودید حضرت فرمودند: بعضى از مؤمنان مثل برق از پل صراط مى گذرند. اينها همان بسيجيان واقعى هستند كه اصلاً هوس دنيا ندارند، مى روند و به سرعت هم مى روند. امام خمينى قدس  سره فرمودند: بعضى از بسيجيان ما را گذاشتند و رفتند و ما شرمنده ايم كه آنها رفتند و ما مانديم.