صفحه ١٨٧

 بخواهند، در تحرکی برتر هيچ گاه بى كار نمى نشستند. برای رضایت خداوند چاه و قنات درست مى كردند، نخل مى كاشتند، در جنگ های آنچنانی وارد می شدند، امّا همه ی اين كارها برای رضایت خدا انجام می دادند وظیفه ای بود که خداوند بر دوش آن  حضرت گذارده بود. همه ی امور را به خدا واگذاشته بودند و با آن رویکرد با معاويه وارد جنگ شدند و نگران نقشه ها و حیله های معاویه که با جریان حَکَمیت به ظاهر شکست را بر حضرت تحمیل کرد، نبودند. در امور فردی نیز همه ی امور را به خدا واگذاشته بودند و لذا از آنجایی كه خداوند فرموده به اندازه ی رفع گرسنگى از غذاها بخور همان اندازه از نان جِوین استفاده می کردند. خداوند از يك طرف دستور روزه مى دهد تا جنبه های معنوی انسان را تقویت کند و از طرف ديگر مى فرمايد عيد فطر بايد غذا بخوريد. خدا بندگانش را مى شناسد، باور كنيد اگر عيد فطر نبود بعضى ها با علاقمندى كه به روزه پيدا كرده بودند ديگر دست از روزه گرفتن برنمى داشتند. خدا با عيد فطر مزه ی غذاخوردن در روز را به دهان بندگانش مى اندازد بعد به اختيار خود انسان مى گذارد كه از آن به بعد روزه ی مستحبى بگيرند يا نگيرند، به همين دليل است كه عده اى در عيد فطر به فرمان خدا افطار مى كنند نه به ميل خودشان و امیرالمؤمنین(علیه السلام) با توجه به توصیه ای که به فرزندشان دارند، در آنچنان فضایی از جذبات الهی هستند که اگر وظیفه ی غذا خوردن بر ایشان نبود معلوم نبود لب به غذا بزنند، با این که در غذا خوردن  امور را به خدا می سپارند و لذا با کم ترین غذا قوی ترین انسان هستند. 

  نتايج واگذاری امور به خدا
  منظور بنده از اين همه تأكيد بر روی این فراز از توصیه ی حضرت آن است که عزیزان ملاحظه کنند چگونه می توانند با پروردگار عالم مأنوس شوند و خدا را که در همه جا حاضر و ناظر است، در همه جا احساس کنند و در هر حادثه ای با او مأنوس شوند و یک لحظه از نظر به او غافل نگردند و در راستای نظر به او همه ی کارها را انجام دهند. در آن حال متوجه می شوید آنچه حضرت علی(علیه السلام) را به این مقام رساند همین توصیه ای است که به ما می فرمایند و می یابید که تمام كارهاى حضرت به خاطر اجراى فرامين الهى بود، حتی اين نامه ای را که براى فرزندشان نوشته اند به خاطر اين است كه خداوند فرموده فرزندانتان را نصيحت كنيد.