صفحه ١٩٢

 درهم پيچيده شدن سايه ها او هم درهم پيچيده شود، بلكه خدا بر او حكومت مى كند. آیا نديده ايد كه سايه های اشیاء بر روی زمین چقدر متغيّرند؟ سايه ی تعلّقات مادى نيز همين گونه اند. 
  به هر چيزى كه تعلّق خاطر داشته باشيم شيطان با همان تعلّق به ما فشار مى آورد. شيطان، عامل جهنم است و جهنم داراى آنچنان فشارى است كه قابل تحمّل نيست. در روز قيامت بعضى از انسان ها را داخل جهنم مى كنند و در آن را مى بندند. فشارى كه به اهل جهنم وارد مى شود قابل تشبيه با آب جوشى است كه در ديگ در تلاطم است، اين جهنم چيزى جز باطن همين دنيا نيست. اهل جهنم به واسطه ی تعلقات دنيايى شان در همين دنيا، در قیامت در فشار به سر مى برند. اصولاً هركس كه به دنيا تعلّق خاطر دارد در جهنم است، و شرط آزادشدن از جهنم، آزادشدن از دنياست و شرط آزادشدن از دنيا، بندگى خدا  است و با خدا به سر بردن و آزادشدن از آن روحیه ای که گرفتار ارزش دادن به امور دنیا است. پس ابتدا انسان باید از خودش آزاد شود تا بتواند همه ی امور را به خدا بسپارد. وقتی ما از خودمان آزاد نشدیم و همه ی امور را به خودمان متصل کردیم و نه به خدا، عملاً خودمان دشمن خودمان شده ایم. به گفته ی مولوی:

  نی به هندست ایمن و نِی در ختن     آنک خصم اوست سایه ی خویشتن

  مشکل ما درونی است
  ناخشنودی انسان، چیزی مستمر و پایان ناپذیر است، مشکل ما درونی است و آن را با خود به همه جا می بریم. اگر مشکل در خارجِ ما بود با تغییر اوضاع خارجی، حل می شد و ما آرام می گرفتیم. مشکلِ ما نداشتن فلان چیز و بهمان چیز نیست بلکه این سیری ناپذیری، نوعی گریز از خویشتن و ناتوانی در کنار آمدن با خود است. همه چیز به اصلاحِ درونمان بستگی دارد و در واقع ما با جمع آوری امکانات و اندوختن اموال، در صددیم مشکل اصلی را فراموش کنیم یا آن را به تاخیر و تعویق بیاندازیم.