صفحه ١١٦

  ديگر آنجا در مقابل در و ديوارِ زندان مسئولیتی ندارم که بخواهم سخنرانى بكنم. كسى كه صرفاً براساس انجام وظيفه سخن می گوید چنين روحيه اى دارد. اگر بايد طبق وظيفه ی الهى براى مردم حرف بزند حرف مى زند و کوتاه هم نمی آید ولی حرص و عطشِ سخن گفتن ندارد. و لذا در آنجایی که وظیفه ندارد سخن بگوید به راحتی سکوت می کند، چون مسئولیتی بر دوش خود احساس نمی کند. در سال 1343 هنگامى كه امام خمينى«رضوان  الله  تعالی  عليه» را به تركيه تبعيد كردند امام تا فرودگاه کاملاً ساکت بودند اما همين كه هواپيما پرواز كرد مثل اين كه راحت شده باشند، روحيه شان تغيير مى كند. اين حالت مخصوص كسانى است كه براى خدا كار مى كنند، و اگر هم مجال كار نبود اصرارى بر فعاليت ندارند، منتظر می مانند تا شرایط فراهم شود. همان طور که حضرت سید الشهداء(علیه السلام) بیست سال در زمان حاکمیت معاویه اقدامی در مقابله با براندازی نظام معاویه نداشتند ولی وقتی زمان اقدام فرا رسید و معاویه مُرد و یزید حاکم شد، سریعاً دست به اقدام زدند. 

  برکات کنترل گفتار
  امام علی بن ابی طالب(علیه السلام) به عنوان یک مربّیِ الهی به فرزندشان نکته ی بسیار دقیقی را متذکر می شوند و مى فرمايند: عزيزم آنجايى كه بر عهده ات نيست سخن بگوئی، سخن گفتن را رها كن. حتماً مى دانيد كه این كار، کار بسيار مشكلى است كه انسان حرص سخن گفتن را کنترل کند. در قصّه ها آمده است كه پسرى به سراغ مرغ خانه شان مى رود تا ببيند تخم كرده است يا نه و اتفاقا مى بيند كه تخم خيلى بزرگى هم كرده است. آن را كه مى شكند با تعجب مى بيند كه آن تخم مرغ دارای سه زرده است. تا حالا فقط تخم مرغ دو زرده ديده بود و حالا با تخم مرغ سه زرده روبه رو شده و اين برايش بسيار عجيب بود. نزد پدرش مى رود و جريان را براى او تعريف مى كند. پدرش به او مى گويد اين جريان را به كسى نگو چون ممكن است مرغ را چشم بزنند! پسر هم قبول مى كند. در همان روز يك ميهمان براى آنها مى آيد، پسر بچه دلش مى خواهد به ميهمانشان بگويد كه مرغشان تخم سه زرده كرده است اما از طرف پدرش منع شده، به همين دليل جلو ميهمان مى نشيند و سه تا از انگشتان دستش را نشان مى دهد تا به نحوى از انحاء اشاره اى به واقعه كرده باشد. پدرش متوجه مى شود و مى زند روى دستش كه