صفحه ١١٢

 راه رهايی از بحران ها 
  در كتاب «علل تزلزل تمدن غرب» عرض شد كه اين تمدن با شروع رنسانس ابتدا از قيامت غافل شد و سپس دنيادارى را مطرح كرد. هم اكنون نيز كشور ما تحت تأثیر همان فرهنگ است و واضح است كه در كنار اين نوع زندگى و تمدن، ديگر توجه به قيامت معنا ندارد. تمدن امروزى به گونه اى است كه اگر كسى در 24 ساعت، 48 ساعت هم كار كند باز دچار كمبود وقت مى شود. چون دنيا آنچنان مهم جلوه داده شده است كه هر اندازه هم آن را به دست آوريد آن را كافى نمى دانيد. 
  باید بررسی كرد تا ببینیم از كجا ضربه مى خوريم. اگر اين نكته حل شود که عاقبت دنیاداری چه خواهد بود همه ی بحران هایی که گرفتار آن شده ایم مرتفع می شود، ما از فکر و فرهنگی ضربه مى خوريم كه قيامت در آن، اصل نيست. ملاحظه فرمودید که امام(علیه السلام) به فرزندشان مى فرمايند: «فَأَصْلِحْ مَثْواكَ وَ لاتَبِعْ آخِرَتَكَ بِدُنياكَ» جایگاه اصلی خود را -که قیامت است - اصلاح کن و آخرت خود را به دنیایت مفروش. 
  حضرت متوجه اند که انسان با زنده نگاه داشتن ياد قيامت در زندگى، از بسيارى آفات مصون مى ماند. كسى كه قيامت را رها كند و دنيا را بگيرد، دیگر به يك زندگىِ ساده قانع نمى شود. مجبور است همه ی وقتش را صرف دنيا كند. وقتى هم كه مى خوابد خوابِ داشتن دنيای بیشتر را مى بيند. براى نجات يافتن از اين مهلكه تنها يك راه وجود دارد و آن راه را بايد در كلام حضرت مولی الموحدین(علیه السلام) جستجو نمود. راه سعادت با توجه به كلام اميرالمؤمنين(علیه السلام) در اين است كه آخرت براى ما اصل باشد و برای گرفتن دنيا، آخرت خود را نفروشيم. البته در حالى كه آخرت براى ما اصل است، اگر دنيا به ما رو كرد آن را ردّ نمى كنيم، چون صوفي گرى هم نمى خواهيم راه بیندازیم. قيامتِ خودمان را حفظ مى كنيم و به فعاليت دنيايى و نظام سازی هم مى پردازيم و شخصاً به هر وضعيتى در دنيا قانعيم و براى آن نيز حرص نمى زنيم.
  توجه به قيامت تمام گزينه هاى زندگى ما را عوض مى كند. براى كسى كه قيامت برایش اصل است معنى ندارد كه وقتِ عبادت خود را ضایع كند و یا به کاری دست بزند که از توجه