صفحه ٩٣

 خویش را تعلیم کن عشق و نظر     کان بود کالنقش فِی جِرمِ الْحَجَر
  عاشقِ آن عاشقان غیب باش     عاشقان پنج روزه کم تراش

  ملاحظه فرمودید که حضرت چرا توصیه می فرمایند که به خود بفهمانیم اين جهان فانى است؟ زیرا قلب انسان عموماً دچار غفلت مى شود و لذا باید دائماً خود را متمرکز این امر بگردانیم و برای خود تكرار كنيم، اگر درست با موضوع برخورد کنیم هر اندازه هم تکرار شود باز مى بينيم برايمان جديد است.

  فجايع دنيا
  در ادامه حضرت می فرمایند: «وَ بَصِّرْهُ فَجائِعَ الدُّنْيا» اى فرزندم! قلب خود را به گونه اى بيدار كن كه فجايع دنيا را ببيند و دیده آن را بر فجایع دنیا باز کن. اين دنيا پر از فاجعه است و چه ظلم ها که بر سر آدم ها نمی آورد، هرکس به آن نزدیک شود هرگز از تیر فجایع آن در امان نخواهد ماند، به ظاهر راه های موفقیت را در جلو انسان ها می گشاید ولی در نهایت ناکامشان می کند و آن ها را از پا در می آورد. نمونه های زیادی را در اطراف خود می توانید مشاهده کنید و از آن ها عبرت بگيريد. حضرت به ما متذكر مى شوند كه قلب خود را بينا كنیم تا فجايع دنيا را ببيند. 
  جنس دنيا، فاجعه است. پيامبران اين موضوع را خوب فهميدند و با توجه به این امر به خدا وصل شدند تا گرفتار فجايع دنيا نشوند. بنابراين هر انسانى مى تواند در دنيا باشد اما گرفتار فاجعه آن نشود. شرطش اين است كه دنيا و فجايع آن را بشناسد و باطن قهقهه هاى مستانه ی اهل دنيا را ببيند و به الهام ملائكه به درون خود توجه كند كه می گویند: پشت اين خوشي هاى ظاهرى هزاران مصيبت خوابيده است. انسانى كه اين مصيبت ها را نمى بيند، مى گويد خوشا به حال آنها! اى كاش من هم مثل آنها بودم. خداوند به كسانى كه دنيا را بخواهند دنيا مى دهد، امّا باید بدانند همه ی آنهائى كه در دام دنيا گرفتار شده اند به بيچارگى افتاده اند. حالشان چنان است كه شايد در تمام عمر به اندازه ی يك دقيقه هم خدا را نخوانده باشند، اگر هم خوانده باشند در اضطرارها بوده و با دفع اضطرارها «فَإذاهُم مشرکون» باز به همان شرک قبلی برگشته اند.