صفحه ٣٥١

شما غازها يواشكى به گوشه اى مى رويد و تخم خود را می گذارید و مى رويد پى كارتان. از آن جا كه مردم ساده اند، فریب تبليغات ما مرغ ها را مى خورند و اين است كه تخم مرغ گران مى شود! حالا حكايت ما آدميان هم همين است. بعضى ها وقتى مى خواهند سخن بگويند آن قدر مطلب شان را در بوق و كرنا مى كنند كه همه خيال مى كنند واقعاً مطلب مهمى است. در برابر اين گونه افراد، عده اى هستند كه بدون سر و صدا، با بى تكلّفى نظراتشان را بيان مى كنند و با وجود اين كه نظر اين ها مهم تر و عميق تر است امّا مردم قدر آن را نمى فهمند. 
  حضرت می فرمایند: «فَاِذا اَيْقَنْتَ اَنْ قَدْ صَفا قَلْبُكَ فَخَشَعَ وَ تَمَّ رَاْيُكَ فَاجْتَمَعَ، وَ كانَ هَمُّكَ فى ذلِكَ هَمّاً واحِدا فانْظُرْ فيما فَسَّرْتُ لَكَ». فرزندم! چون مطمئن شدى كه قلبت صفا یافته و روحیه ی خودنمائی در آن نیست و خاشع و خاضع است و همت تو بر اين كار جمع است که نمی خواهی خودنمایی کنی، بنگر به آن چه از حقایق برایت آشکار کردم. از تأکید حضرت بر این نکته معلوم می شود اگر متوجه شديد جلسات دينى و تحقیق در معارف الهی بر روی قلب شما اثر نمى گذارند بفهميد كه يا گوينده، قلب صاف و همت كامل ندارد، يا شنونده، انگيزه ی درستى ندارد و يا هر دو. در يك تحقيق صحيح، سلامت محقق نقش به سزايى دارد. و محقق سالم كسى است كه اولاً: صفاى قلب و نيّت سالم داشته باشد و همين كه به حقى رسيد در مقابل آن خشوع كند، ثانيا: هدفش واقعاً تحقيق باشد نه چيز ديگر.
  
  انگيزه ی شايسته در تحقيق
  حضرت در ادامه مى فرمايند: «وَ اِنْ اَنْتَ لَمْ يَجْتَمِعْ لَكَ ما تُحِبُّ مِنْ نَفْسِكَ وَ فَراغِ نَظَرِكَ وَ فِكْرِكَ فاعْلَمْ اَنَّكَ اِنَّما تَخْبطُ الْعَشْواءَ وَ تَتَوَرَّطُ الظَّلْماءَ» اگر آن همت واحدى كه مى طلبى و به دنبال آن هستی در تو جمع نشد و در طول تحقيق، فكر و نظر تو آسوده نبود، بدان که راه به خطا برده ای و به ورطه ی سیاهی غلتیده ای. در آن حال هرچند که انسان، انسان با اطلاعی باشد، چونان شتر مستى می ماند كه جلو خود را نمى بيند و تلوتلوخوران به اين طرف و آن طرف مى خورد و عملاً با آن همه دانائی، در ورطه ی تاريكى ها مى افتد. 
  تعبير بسيار دقیقی است برای توصیف عالمانی که از انگیزه های الهی محروم اند، آدمى كه هم مست باشد و هم جلوش را نبيند چگونه پرت و پلا مى رود و دائم زمين مى خورد؟ چنین