صفحه ٤٦٠

«هنگامي که شب پرده هاي تاريکي را بر سراسر گيتي گسترده بود، علی(علیه السلام) را ديدم که در محراب عبادت ايستاده و محاسن خود را به دست گرفته، مانند انسان مار گزيده اي به خود مي پيچيد و در پيشگاه حق تعالي مانند انسان اندوه رسيده و ماتم زده اي مي گريست و درباره ي دنيا مي فرمود: «يَا دُنْيَا يَا دُنْيَا إِلَيْكِ عَنِّي أَ بِي تَعَرَّضْتِ أَمْ إِلَيَّ تَشَوَّقْتِ لَا حَانَ حِينُكِ هَيْهَاتَ غُرِّي غَيْرِي لَا حَاجَةَ لِي فِيكِ قَدْ طَلَّقْتُكِ ثَلَاثاً لَا رَجْعَةَ فِيهَا فَعَيْشُكِ قَصِيرٌ وَ خَطَرُكِ يَسِيرٌ وَ أَمَلُكِ حَقِيرٌ آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ وَ طُولِ الطَّرِيقِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ وَ عَظِيمِ الْمَوْرِدِ» اي دنيا، اي دنيا! از من دور شو. آيا خود را براي فريفتن به من مي نمايي! يا اين که به من مشتاق و شيفته شده اي؟ هرگز محبت تو در دل من جاي نمي گيرد، ديگري را بفريب، زيرا مرا به تو نيازي نيست. اي دنيا من تو را سه طلاقه کرده ام و امکان بازگشت به سوي تو نيست. چرا که دوره ي زندگاني تو کوتاه، ارزش و منزلت تو اندک و آرزوي بهره مندي از تو پست و حقير است. افسوس از کمي زاد و توشه، درازي راه، دوري سفر و عظمت رستاخيز. 
  ملاحظه فرمودید آنچه برای انسان نجات بخش است درست دیدن دنیا است، مانند علی(علیه السلام) و این که انسان دنيا را غيرقابل دسترس  ببيند و نخواهد از زوالش و از دست رفتن آن جلوگيرى كند، تنها در چنین نگاهی به دنیا است که زندگی انسان شکل دیگری به خود می گیرد و شبیه زندگی انبیاء و اولیاء الهی می شود، اگر بخواهیم راز بزرگی های علی(علیه السلام) را پیدا کنیم باید متوجه نگاه آن حضرت به دنیا باشیم. 

  چهره ی  دنيا در نگاه امام علي(علیه السلام) 
  با نگاه به برخي از کلمات قصار و حکمت ها، نامه ها و خطبه هاي نهج البلاغه به اين نتیجه مي رسید که در آئينه ي پاک چشمان امام علی(علیه السلام) تنها جمال حق تعالي پيدا و در دل روشن و مطهّر آن بزرگوار فقط حضور حضرت حق حاضر است. به همين دليل مي توان گفت هر چه غير از خدا باشد در چشم و دل امام علی(علیه السلام) بي ارزش ترين و خوارترين است، اگر چه دنيا باشد.
  دنيا با همه ي زيبائي ها و فريبندگي ها و دلربائي هايش، نه تنها در چشم حقيقت بين علی(علیه السلام) ارزشي ندارد، بلکه خوارترين و پست ترين و بي ارزش ترين آفريده ي خدا است. دنيا با همه ي