صفحه ٣٩٨

 بزرگ ترين احتياج بشر
  این احتیاج بزرگ ترین احتیاج آدمی است که همواره با حقیقت زندگی کند، چیزی که هر کس در موقعیت خود از آن آگاه نیست، ولی ترکیب بشری و لاهوتی او نیاز دارد که در زندگی دنیایی با حقیقت کلی مرتبط باشد و اسلام و شخصیت منحصر به فرد حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) به خوبی می تواند جواب گوی این نیاز باشد. کافی است به قرآن و به سیره ی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و ائمه ی معصومین(علیهم السلام) رجوع کنیم ببینیم آیا می توان بالاتر از آن را تصور کرد. اگر آن ها را با سایر خوبی های عالم مقایسه کنیم، آیا به این نتیجه نمی رسیم که این آخرین دین، صورت کامل و جامع و همه جانبه ی همه ی خوبی های عالم است؟
  تجربه نشان داده اگر بشر به پيشوايى رسول خدا(صلی الله علیه و آله) راضى شود، در همه ی امور زندگی، حتی در مسائل سياسى و اجتماعى کاملاً موفق خواهد بود. در اوايل انقلاب، دشمنان جوّسازى كردند که امام خمينی«رضوان  الله  تعالی  عليه» با تأکیدی که بر روی مذهب دارد، ايران را در جهان منزوى می کند و نمی تواند هماهنگ با سیاست جهانی ایران را جلو ببرد، در حالی که تجربه ی سال های اخیر نشان داد اگر ایران از کشورهای همطراز خود پیشرفت بیشتری کرده است به جهت آن است که بیشتر از سایر مسلمانان در اداره ی امور کشور بر اسلام تأکید کرده است. امام خمينی«رضوان  الله  تعالی  عليه» كه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را به عنوان پيشواى خود انتخاب كردند، نشان دادند چگونه به مکتبی رجوع کرده اند که همه ی ابعاد انسان را جواب می دهد و انسان را از تک ساحتی و تک بُعدی بودن - که بشر امروز گرفتار آن است- رهایی می بخشد. این يك عقيده ی نجات دهنده است که معتقد باشیم هیچ کسی مثل پیامبر(صلی الله علیه و آله) از خدا خبر نیاورده است. در حالی که می دانیم خداوند رب عالمیان است و نور او موجب تربیت و تعادل و سامان بخشیدن به زندگی بشریت می شود، عده ای خواستند به زعم خود با نزدیک شدن به غرب و پذیرفتن فرهنگ غربی ما را از انزوا در آورند. ولی حضرت امام خمينی«رضوان  الله  تعالی  عليه» با پذیرفتن قيادت پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) در مقابل آن ها محكم ايستادند و ما را از آن بحران تاریخی که نظام شاهنشاهی با نزدیکی به غرب به آن گرفتار کرده بود، آزاد نمودند.