صفحه ٢٧٢

خاطر اين كه آن ها ايمان نمى آورند. دوست داشتنِ انسان ها و تلاش برای هدایت آن ها راه نجات از دانایی های غیر مفید است، دانایی هایی که حجاب بین ما و پروردگارمان می شوند. به اسم برخورد با گناهکار آیا می توان شخصیت گناهکاران را کوبید و یا باید گناه آنان را از آن ها زدود؟ آیا در این نوع برخوردها نباید انتظار داشت گناهکاران به جای توجه به نصایح ما، کینه ی ما را در دل بپرورانند، این جاست که ویکتورهوگو می گوید: «در بعضی موارد، علم می تواند برای تمدید بدی ها به کار رود».(17)  
  راستی اگر علم و معرفت موجب نور محبت نشود چگونه به رسولان الهی نزدیک شده ایم آن طور که خداوند در وصف رسول خدا(صلی الله علیه و آله) می فرماید: «لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيم »(18)  به يقين، رسولى از خودِ شما به سويتان آمد كه رنج هاى شما بر او سخت است؛ و اصرار بر هدايت شما دارد؛ و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان می باشد. راستی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) از چه معرفتی برخوردار بودند که رنج های انسان ها برایشان سنگین و سخت بود و آن چه علمی است که در لباس علم متأسفانه بین انسان ها تنفر و کینه می پراکند؟ 

  نونهالان را دريابيد
  حضرت مولی الموحدین(علیه السلام) پس از طرح آن نکات بسیار دقیق و کارساز در ادامه می فرمایند: «اَىْ بُنَىَّ اِنّى لَمّا رَاَيْتُنى قَدْ بَلَغْتُ سِنّا وَ رَاَيْتُنى اَزدادُ وَهْنا بادَرْتُ بِوَصِيَّتِى اِلَيْكَ وَ اَوْرَدتُ خِصالاً مِنْها قَبْلَ اَنْ يَعْجَلَ بى اَجَلى دُونَ اَنْ اُفْضِىَ اِلَيْكَ بِما فى نَفْسِى اَوْ أَنْ اَنْقُضَ فى رَأْيى كَما نُقِضَتْ فى جِسْمى اَوْ يَسْبِقَنى اِلَيْكَ بَعْضُ غَلَباتِ الْهَوى وَ فِتَنِ الدُّنْيا فَتَكُونَ كَالصَّعْبِ النَّفُورِ».