صفحه ٣٥٢

 عالمانی این گونه زندگی می کنند. در جامعه افراد زيادى داريم كه مطالعات زيادى كرده اند و استادان مختلف ديده اند امّا از آن جا كه انگيزه ی زلال و قلب خاشع و همت واحد نداشته اند، دردسرهاى زيادى براى جامعه درست كرده اند. آرزو مى كنم خداوند چشم جوانان ما را بيدار كند تا خودشان مواظب خودشان باشند و به ظاهرِ کلمات و رفتارهای افراد بسنده نکنند. به گفته ی مولوی:

  آن منافق با موافق در نماز     از پی استیزه آید نه نیاز
  در نماز و روزه و حج و زکات     با منافق، مؤمنان در برد و مات
  مؤمنان را بُرد باشد عاقبت     بر منافق مات اندر آخرت
  گرچه هر دو بر سر یک بازی اند     هر دو با هم مروزی و رازی اند
  هر یکی سوی مقام خود رود     هر یکی بر وفق نام خود رود
  زرّ قلب و زرّ نیکو در عیار     بی محک هرگز ندانی ز اعتبار
  هر که را در جان خدا بنهد محک     هر یقین را باز داند او ز شک
  در دهان زنده خاشاکی جهد     آنگه آرامد که بیرونش نهد
  در هزاران لقمه یک خاشاک خرد     چون در آمد حس زنده پی بِبُرد
  حسّ دنیا نردبان این جهان     حسّ دینی نردبان آسمان
  صحت این حس بجویید از طبیب     صحت آن حس بجویید از حبیب
  صحت این حس ز معموری تن     صحت آن حس ز تخریب بدن
  راه جان مر جسم را ویران کند     بعد از آن ویرانی، آبادان کند
  کرد ویران خانه بهر گنج زر     وز همان گنجش کند معمورتر
  آن یکی را روی او شد سوی دوست     وان یکی را روی او خود روی اوست
  چون بسی ابلیس آدم روی هست     پس بهر دستی نشاید داد دست
  زانک صیاد آورد بانگ صفیر     تا فریبد مرغ را آن مرغ گیر
  کار مردان روشنی و گرمیست     کار دونان حیله و بی شرمیست
  آن شراب حق ختامش مشک ناب     باده را ختمش بود گند و عذاب