صفحه ١٨٩

 بسته است، در حالی که در توکلِ به خدا، انسان امور خود را براساس تكليف اش انجام مى دهد ولی به نتیجه ای که خداوند جهت این امور جاری می کند بیشتر اطمینان دارد تا آنچه را خود در نظر دارد.
  کسی که به توصیه ی حضرت عمل کند می یابد که فوق العاده ره گشا است و عاقلانه ترین کار آن است که تلاش کنیم آن را به عمل در آوریم وگرنه همه ی عمرمان را در زير لگدهای حرص و هوس از بين برده ايم. يك بار ديگر توصیه ی حضرت را مرور کنید تا إن شاءالله تأثیرش را بر قلب ما بگذارد، می فرمایند: «وَ اَلْجِئ نَفْسَكَ فى اُمُورِكَ كُلِّها اِلى اِلهِكَ» نفس خود را در همه ی امور به معبودت بسپار و همه ی امور را به او واگذار كن که اگر چنین کنی خود را به پناهگاهی مطمئن و مدافعی شکوهمند سپرده ای. آیا اين راه تنها راه آزادشدن از اضطراب های زندگی نیست؟ واقعاً اگر خود را در تمام امور به خدا سپردیم به پناهگاهى استوار و شكست ناپذير نسپرده ایم؟ هنر ما باید این باشد که بفهمیم امامان ما(علیهم السلام) چه می گویند و از چه پایگاهی نظر می دهند تا گرفتار سقوط اخلاقی دورانی نباشیم که در آن زندگی می کنیم. برای سالم ماندن از سقوطی که با آن روبه رو هستیم تنها یک راه در میان است و آن این که خداوند را ماوراء نظام ظاهری عالم، در صحنه حاضر بدانیم و امورات خود را به او واگذاریم و در چنین فضایی زندگی را ادامه دهیم و تلاش کنیم زندگی را مطابق چنین توصیه هایی مدیریت نماییم و این تنها برای کسانی ممکن می شود که دلبستگی به حقیقت داشته باشند. 
  بسیار جای تأسف دارد که سخنان ائمه(علیهم السلام) را كه موضوعات عالم هستی را به اين خوبى و در سطح بسيار عالى می بینند و بر آن اساس به ما توصیه می کنند، رها مى كنيم و پیشنهادهای ديگران را - كه شايد حرفهاى بدى هم نباشد - مى پذیریم. «بودا» يكى از افرادى است كه حرف هاى خوبى زده است و آن حرف ها در سطح خودش انسان را به حركت مى آورد و ممكن است وسيله ی نزديكى به توصیه های امام نیز باشد، ولى نبايد آن كلمات را در سطح کلمات امام آورد و از روح اصلی توصیه های امام غافل شد. بودا مى گويد: «مال» زحمت است. «دوست داشتن» زحمت است. «دشمن داشتن» زحمت است و زحمت، مردن است. یا جاى ديگر مى گويد: «اگر خواستى آزاد باشى بايد فكر نكنى » يعنى از فكر آزاد شوى و فقط در