صفحه ١١٣

به حق محروم گردد. چنین انسانی در عين حال كه قيامتش را حفظ مى كند به امور زندگی خود می پردازد. 
  آثار تربيتىِ توجه به قيامت اين نيست كه فقط انسان ها دزدى نمی كنند تا گرفتار عذاب جهنم شوند، بلكه اگر معنای حیات انسان ها و جایگاه اصلی آن ها یعنی قيامت، روشن شود به طور کلی نوع گزينش ها و روش هاى جامعه متعالی خواهد شد و نگاه انسان به دنیا نگاه دیگری می شود، در آن حال اگر كسى يك دست لباس براى او كافى است به جاى اين كه تلاش كند تا داراى دو دست لباس شود و با لباس اضافی خود بر ديگران فخر بفروشد، براى قيامتش كار مى كند و می فهمد چرا امیرالمؤمنین(علیه السلام) می فرمایند: «شَرُّ آفَاتِ الْعَقْلِ الْكِبْرُ»(12)  بدترين آفات عقل، كبر است، چون انسان را از کار اصلی اش باز می دارد.
  وقتى فضاى جامعه فضائى شد كه قيامت در منظر افرادِ جامعه اصالت پیدا کرد، دیگر شما با این پدیده روبرو نخواهید بود که هر کس از متاع دنیا کمتر داشت احساس فقر بکند و بخواهد با تلاش زیادتر در امور دنیا ثروتمند شود. در خبر داریم که «قَدِمَ الْمَدِينَةَ رَجُلٌ نَصْرَانِيٌّ مِنْ أَهْلِ نَجْرَانَ وَ كَانَ فِيهِ بَيَانٌ وَ لَهُ وَقَارٌ وَ هَيْبَةٌ فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَعْقَلَ هَذَا النَّصْرَانِيَّ فَزَجَرَ الْقَائِلَ وَ قَالَ مَهْ إِنَّ الْعَاقِلَ مَنْ وَحَّدَ اللَّهَ وَ عَمِلَ بِطَاعَتِهِ.»(13)  ترسايى از مردم نجران به مدينه آمد و او را زبانى گويا و ظاهری جذاب و با هيبت بود. پس گفته شد: اى پيامبر خدا، اين ترسا چه اندازه عاقل است! حضرت گوينده را منع فرمودند و گفتند: خاموش، عاقل واقعى آن است كه خدا را يگانه شمارد و به فرمانبردارى او كار كند. ملاحظه کنید که چگونه مردم عادی اهل دنیا را عاقل می دانند در حالی که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) کسی را عاقل می دانند که دارای «حُسْنُ الْمَعْرِفَةِ بِاللَّهِ«عَزَّ وَ جَلَّ» وَ حُسْنُ الطَّاعَةِ لَهُ وَ حُسْنُ الصَّبْرِ عَلَى أَمْرِه »(14) باشد یعنی دارای بهترین معرفت به خدای عزّ و جلّ و بهترین طاعت برای او و بهترین صبر در مقابل امر او باشد.