صفحه ٣٤٢

  به آسانى دست از عقائد فاسد خود بردارند لذا روى آن مى ايستند و پيوسته جرّ و بحث مى كنند، آسمان و ريسمان را به هم مى بافند و به هر حشيشى متشبث مى شوند تا اعتقاد فاسد خود را بر كرسى بنشانند. 
  كوتاه سخن اين كه عوامل منفى فراوانى دست به دست هم مى دهد و انسان را به مراء و جرّ و بحث هاى دور از ادب و انسانيّت و انصاف مى كشاند و او را وادار مى كند كه با لجاجت و سرسختى در برابر حق بايستد و در برابر باطل دفاع كند.
  قرآن در مورد مراء مى فرمايد: «أَلا إِنَّ الَّذينَ يُمارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفي  ضَلالٍ بَعيد»(12)  آگاه باشيد آن ها كه در وجود قيامت مراء مى كنند در گمراهى عميقى هستند. 
  هرگاه حالت مراء و به تعبير روايات، جدال غير اَحْسن در درون انسان ريشه بدواند، و به صورت خُلق و خُوى او درآيد، دين و ايمان و تقوای چنين انسانى در مخاطره قرار مى گيرد، و لازم است براى نجات از خطراتى که ناشى از اين صفت رذيله است دست به كار شود و آن را درمان كند، و خود را از شرّ آن رهايى بخشد. نخستين راه درمان كه شايد جزء مقدّمات يا يك عامل تسكين دهنده محسوب شود تا به درمان عمقى بپردازد، اختيار سكوت است، در هر جا كه احتمال مى دهد مراء در میان آید سکوت را اختیار کند و هرگاه اين سكوت را مدّتى ادامه داد، و به اصطلاح دندان برجگر بگذارد و مشكلاتش را تحمل كند، زمينه ی بسيار مساعدى براى درمان نهايى فراهم مى شود.
  دورى از افراد لجوج و متعصب و پرهيز از گفتگو با اين گونه افراد كه خواه ناخواه انسان را به مراء و جدال مى كشاند يكى ديگر از راه هاى درمان مراء است. در حديثى از اميرمؤمنان علی(علیه السلام) مى خوانيم: «مَنْ جَالَسَ الْجَاهِلَ فَلْيَسْتَعِدَّ لِقِيلٍ وَ قَال»(13)  كسى كه با آدم جاهل همنشين شود بايد آماده ی قيل و قال و جدال و مراء باشد.
  نقطه ی مقابل مراء و جدال، انصاف در بحث است، يعنى انسان به سخنان ديگران آن گونه بنگرد كه به سخنان خويش مى نگرد و از سخن دیگران همان گونه دفاع كند كه از سخن