صفحه ٣٤٠

يكديگر مى كشد و اين ها بدترين اسباب نفاق و جدائى است حتّى گاهى براى توجيه سخنان خود به انواع دروغ ها متوسّل مى شوند كه اين خود بلاى بزرگ ديگرى است و مجموع اين ها سبب مى شود كه انسان از خدا دور گردد و در دام شيطان گرفتار شود و به هلاكت معنوى بيفتد.
  به همين دليل در احاديث گذشته خوانديم كه انسان به حقيقت ايمان دست نمى يابد تا زمانى كه مراء و جدال را ترك گويد هر چند خود را بر حق بداند زيرا سخنان ستيزه جويانه در مسائل حق نيز سبب انواع خصومت ها و عداوت ها است و گاه انسان را به انواع گناهان ديگر مانند تحقير مؤمن و اهانت از طريق سخن يا اشارات دست و چشم و ابرو و دروغ و كذب و تكبّر و برترى جوئى آلوده مى كند.
  چه بهتر كه انسان مسائل خود را با ديگران با محبّت و دوستى و تواضع و مهربانى و با انگیزه ی جستجوی حق برگزار كند كه هم از علم و دانش آن ها بهره گيرد و هم آن ها از علم و دانش او بهره مند شوند و با كمك يكديگر بتوانند مطالب پيچيده را بشكافند و به واقعيّت ها برسند و اين همان جدال بر حق است .
  از عوامل مهّم جدال و مراء كبر و غرور است كه به انسان اجازه نمى دهد به آسانى در برابر حق تسليم شود و او را وادار مى كند كه براى حفظ برترى جويىِ خود حق را از طريق جدال و مراء انكار نمايد. لذا در حديثى از امام صادق(علیه السلام)از پدران بزرگوارش(علیهم السلام) نقل شده است كه فرمود: «إِنَّ مِنَ التَّوَاضُعِ أَنْ يَرْضَى الرَّجُلُ بِالْمَجْلِسِ دُونَ الْمَجْلِسِ وَ أَنْ يُسَلِّمَ  عَلَى مَنْ يَلْقَى وَ أَنْ يَتْرُكَ الْمِرَاءَ وَ إِنْ كَانَ مُحِقّاً وَ لَا يُحِبَّ أَنْ يُحْمَدَ عَلَى التَّقْوَى »(10)  در اين حديث؛ امام چهار چيز را نشانه ی تواضع دانسته اند: نشستن در هر جاى مجلس كه ميسّر باشد و سلام كردن بر هركسى كه ملاقات مى كند و ترك مراء هرچند حق با او باشد و عدم خشنودى از ستايش ستايش گران در برابر تقوا.
  يكى ديگر از انگيزه هاى جدال و مراء آن است که انسان بخواهد فضيلت خويش را به بقیه نشان دهد يا بخواهد در برابر ارباب فضل جايى براى خود بگشايد، در این رابطه از امام