صفحه ٣٣٦

 تا شنيديم آن سياستهاى حق      بر قرون ماضيه اندر سبق 
  تا كه ما از حال آن گرگان پيش      همچو روبه پاس خود داريم بيش 
  استخوان و پشم آن گرگان عيان      بنگريد و پند گيريد اى مهان 
  عاقل از سر بنهد اين هستى و باد     چون شنيد انجام فرعونان و عاد
  ورنه بنهد ديگران از حال او     عبرتى گيرند از اضلال او

  و حرف همين است كه وقتى انسان سرنوشت امثال فرعونيان را مى نگرد كه با آن همه تلاش و رونقِ ظاهرى چگونه در اوج بى ثمرى هلاك شدند، به فكر مى رود. پس رمز و راز نجات را بايد در پيروى از مسيرى دانست كه انبياء آورده اند و لذا نتيجه مى گيرد بر اساس توصيه ى پيامبران می گوید:

  جمله ما و من به پيش او نهيد     مُلك مُلك اوست، مُلك او را دهيد
  چون فقير آييد اندر راه راست      شير و صيدِ شير، خودْ آنِ شماست 
  زآنكه اوپاك است وسبحان، وصف اوست     بى نياز است او ز نغز و مغز و پوست 
  هر شكار و هر كراماتى كه هست      از براى بندگانِ آن شه است 

  اين داستان روشن مى كند تنها كسانى در زندگى گرفتار بحران و اضمحلال نمى شوند كه بتوانند از حادثه هاى تاريخى پند بگيرند كه چگونه وقتی ملتى از مسير توحيد و شريعت الهى جدا شد مضمحل مى شود. 
  هيچ كس نمى تواند بگويد من با عقلم فهميده ام كه چرا نماز صبح، دو ركعت است. اما می تواند بفهمد كه پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله) عاقلانه ترین حقایق را از طرف خدا آورده و عاقلانه ترین کار آن است که عقل اش را به او بسپارد و به کمک عقل اش در دین خدا تدبّر کند. اين افراد از سرگرمى های فرصت سوز بيزارند و از سرگردانى نجات یافته اند، برخلاف عده ای كه سرگرم شدن و سرگردان بودن در اين دنيا را زندگی پنداشته اند و معلوم است كه تفاوت اين دو گروه از زمين تا آسمان است.