صفحه ٣٠٢

پدیده ی مجرد است پدیده های مادی مانع حضور آن در بدن شما نمی شود. ملاحظه می کنید که نحوه ی حضور «منِ» شما در تك تك اندام «تنِ» شما به گونه اى است كه چيزى براى آن پنهان نيست و به گونه اى خاص در همه جا حضور دارد. حضور امام معصوم به عنوان واسطه ی فيض در هستى نسبت به روح شما دارای تجرد شديدتری است و به همان اندازه ی حضور آن حضرت در عالم از حضور «من» شما در «تن» شما، شدیدتر خواهد بود، با اين وصف که عرض کردم احاطه ی حضرت به عالم را می توانید تصور کنید. به نظر بنده پيش بينى هاى حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) در عالم ماده پايين ترين درجات احاطه ی حضرت به عالم است، بر این اساس حضرت مولی الموحدین(علیه السلام) می فرمایند: «أَيُّهَا النَّاسُ سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي فَلَأَنَا بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّي بِطُرُقِ الْأَرْضِ »(1)  مردم! از من بپرسيد پيش از آن كه مرا نيابيد، كه من راه هاى آسمان را بهتر از راه هاى زمين مى دانم. 
  حضرت، بالاى منبر كوفه نشسته اند و از آينده اى كه براى مردم پيش مى آيد خبر مى دهند، شخصى كه پاى منبر نشسته است مى گويد: «يا على! خالد بن عرفطه مرده است. برايش طلب مغفرت كنيد!» حضرت مى فرمايند: «نه! به خدا قسم نمرده و نخواهد مرد تا سپاه ضلالت (يعنى لشكر يزيد) را رهبرى كند كه پرچمدارش حبيب بن حمار باشد.» در آن هنگام مردى از پاى منبر برخاسته مى گويد: يا اميرالمؤمنين من حبيب ابن حمار هستم چگونه اين مطلب را درباره من مى فرماييد با اين كه شيعه و دوستدار شما می باشم؟ على(علیه السلام) فرمود: تو را به خدا تو حبيب ابن حمار هستى؟ عرض كرد: «آرى به خدا سوگند». فرمود: «سوگند به خدا، تو پرچمدار آن سپاه خواهى بود و از اين در وارد مسجد كوفه خواهى شد» و با دست مبارك به باب الفيل اشاره كرد. ثابت ثمالى مى گويد: به خدا سوگند، نمردم تا ديدم كه ابن زياد عمرسعد را با سپاهى به جنگ امام حسين(علیه السلام) فرستاد، و خالد بن عرفطه فرمانده آن سپاه و حبيب بن حمار پرچمدارش بود و از باب الفيل داخل مسجد كوفه شدند.