اكرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «مَنْ كَفَّ لِسَانَهُ سَتَرَ اللَّهُ عَوْرَاتِه »(6) هركس زبان خود نگه دارد، خداى متعال عيوب او را مى پوشاند.
سالك در حال صمت، به لحاظ اين كه سخن نمى گويد و تحت تلقين مبادى نفسانى و شيطانى، و به تعبيرى، تحت تلقين نفس و شيطان نيست و خود را از تحت تلقين اين دو كنار كشيده است، و از طرفى هم طالب حق است و با ذكر و فكر به سوى او اقبال مى كند، طبعاً تحت تلقين مَلكى و ربوبى قرار مى گيرد، و ابواب حكمت بر دل وى باز مى شود، و آنچه بايد به او تلقين گردد، تلقين شده و دقايق طريق و اسرار وجود را دريافت مى كند؛ و در نتيجه، سلوك او سريع تر وكامل تر، و مصون از لغزش ها مى گردد. و اين، عنايتى است بسيار پر ارزش براى سالك دردمند. در همین رابطه رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «إِذَا رَأَيْتُمُ الْمُؤْمِنَ صَمُوتاً وَقُوراً فَادْنُوا مِنْهُ فَإِنَّهُ يُلْقِي الْحِكْمَة»(7) وقتى مؤمنى را در صمت و داراى وقار خاصى ديديد، پس به او نزديك شويد، زيرا كه به او حكمت تلقين مى شود.
از امام باقر(علیه السلام) داریم: «إِنَّمَا شِيعَتُنَا الْخُرْس »(8) شيعيان ما آنقدر كم حرف مى زنند كه گويى لال هستند. از امام رضا(علیه السلام) داریم: «كَانَ الرَّجُلُ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ إِذَا أَرَادَ الْعِبَادَةَ صَمَتَ قَبْلَ ذَلِكَ عَشْرَ سِنِين »(9) در ميان بنى اسرائيل اين چنين بود كه هروقت شخصى مى خواست به عبادت و سلوك بپردازد، قبل از آن، ده سال صمت اختيار مى كرد. مولوی در همین رابطه می گوید:
اين زبان چون سنگ و فم آهن وش است و آنكه بجهد از زبان چون آتش است
سنگ وآهن را مزن بر هم گزاف گه ز روى نقل و گه از روى لاف
زانكه تاريك است و هر سو پنبه زار در ميان پنبه چون باشد شرار
ظالم آن قومى كه چشمان دوختند وز سخنها عالمى را سوختند