صفحه ٢٠٦

 بتواند اين را به قلب اش برساند ابزار مهمی که شیطان با آن انسان را وسوسه می کند از دست شیطان گرفته ایم و رویکرد انسان نسبت به کار و فعالیت رویکرد مقدسی می شود که انگیزه های شیطانی در آن نفوذ ندارد. سخن اميرالمؤمنين(علیه السلام) راه کاری است که با ورود در آن به خوبی خودتان مى توانيد حيله هاى شيطان را خنثى كنيد. در آن صورت در آغوش خدايى بندگى خواهيد نمود كه از شما انجام وظيفه مى خواهد و خودش مى داند مصلحت شما در داشتنِ چه چيز و نداشتن چه چيز است، چون رسیده اید به این حقیقت که پروردگار شما که می خواهد شما را بپروراند می داند چه چیزی به شما بدهد و چه چیزی ندهد، با چنین پروردگاری تقاضای خود را در میان بگذارید که در واقع مسیر پرورش یافتن خود را هموار کرده اید و از این طریق خلوصِ در طلب به میان می آید و این که حضرت می فرمایند: «وَ اَخلِصْ فِى الْمَسْأَلَةِ لِرَبِّكَ» تقاضاهايت را از همه ی جهات با خدا در میان بگذار، همان خدایی که به عنوان پروردگار تو می داند کجا بدهد و کجا ندهد و چقدر بدهد و چه اندازه ندهد. در چنین فضایی اگر انسان مطمئن شود و يقين پيدا كند که وقتى پايش را روى دريا بگذارد خداوندی که همه چیز به دست اوست او را نگه می دارد، خداوند او را بر روى آب نگه می دارد و از این هم بالاتر اگر به آن درجه از یقین برسد که خداوند او را در هوا نگه می دارد، خداوند او را در هوا نگه می دارند. بر این اساس مشكل ما در عدم «يقين» است به این که تماماً عطا و حرمان در دست خدا است در حالی که «يقين» خود به تنهایی علت است و اين كه شنيده ايد مثلاً فلان عارف با يك اراده چشمه اى در سنگ ايجاد مى كند، براى اين است كه اراده اش عین یقین به خداوند شده. او مطمئن است كه با اين اراده، حق آن چشمه را ايجاد مى كند، همين اطمينانش علت است، معلولش وجود همان چشمه است. بايد به اين نکته رسید که خدا است که همه چیز را آن طور که شایسته است حفظ مى كند. گفت: 

  گر نگه دار من آن است که من می دانم     شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد

  به قول بابا طاهر:

  شبِ تاریک و سنگستون و مُو مَست     قدح از دست مُو افتاد و نشکست
  نگهدارنده اش نیکو نگه داشت     وگرنه صد قدح نفتادهِ بشکست