صفحه ١٦١

 اصطلاح «فقيه» هم كه اكنون در عرف ما رايج است با معناى تفقه تفاوت دارد. از قرن سوّم هجرى به عده اى از دانشمندان كه در فروع دين، تخصص هاى خاصى پيدا كردند اصطلاحا «فقيه» گفته اند. ولى قبل از آن در متون دينى اصطلاح «تفقه» به معناى عميق فكركردن در دين بوده است و در قرآن هم به همين معنا آمده. حال چه عميق فكركردن در فروع دين و چه عميق فكركردن در اصول دين.
  حضرت مى فرمايند فرزندم! در دين، عميقاً فكر كن. امام اين سخن را می گویند تا فرزندشان را حقیقتاً نجات دهند چون خوب مى دانند راه نجات همين است و بس. ما به چند شكل مى توانيم با دين برخورد كنيم. يكى اين كه در اصول دین نیز از افكار ديگران تقليد كنيم. ديگر اين كه درباره ی دين، فقط مطالبى بدانيم. شکل ديگر اين  است كه علاوه بر دانستن مطالب دینی، مقدارى هم سعی کنیم دين را بفهميم، مثل این که کتاب های علماء بزرگ را بخوانيم و مطالب و موضوعات آن ها را درک کنیم. ولی شکل دیگرِ برخورد با دین این است كه شديداً در فهم موضوعات دینی تلاش کنیم تا به عمق مطالب آن دسترسی پیدا نماییم، به گونه اى كه مبنای سازمان فكرى مان مبتنی بر دین باشد. پيداست كه مراد حضرت در اينجا برخورد آخرى است. حضرت مى فرمايند: دين را عميق بفهم چون دینِ خدا لایه هایی دارد که به سادگی ظاهر نمی شود. از آن جا كه ما با دينِ خدا آن طور که شایسته است برخورد نکرده ایم ضربه هاى زيادى خورده ايم. فهم ضعيف در ديندارى جای وسوسه های شیطانی را باز می گذارد، این بدیهی است كه عبادات هركس را به اندازه اى قبول مى كنند كه در دين تفقه کرده است به همین جهت نماز همه به يك اندازه قبول نمى شود چون فهمی که از نماز دارند یکسان نیست، متأسفانه ما در دورانی زندگى مى كنيم كه سطحى نگرى همه را گرفتار کرده و به تعبیر «رنه گنون» کمیّت بر همه چیز سیطره پیدا کرده است. در سطحى نگرى، انسان ها به كمّيّت ها اهميت می دهند و همين امر باعث مى شود كه افراد به جاى عمق بخشيدن به دانسته هايشان، در فكر زيادكردن آن ها باشند و عملاً عميق فكركردن از آن ها گرفته شده و نور حكمت در آن ها كشته شده. بنا به توصیه ی حضرت که می فرمایند: «در دین تفقه کنید» سعی بفرمائید كه از عميق فهميدنِ دين خسته نشويد، برداشت های سطحى لایه ی اولیه ی دین است نباید دین الهی را در همان سطح خلاصه کرد. بعضى ها به جهت غفلت از تفقه در دین عادت