صفحه ٤٣٧

اگر با دقت و پيگيرى لازم موضوعِ اخير را دنبال بفرمائيد تفاوت اساسى بين تمدن غربى و تمدن اسلامى روشن مى شود.

تفاوت هاى اساسى تمدن غربى با تمدن اسلامى 
3- بر مبناى امر فوق است كه تأكيد مى كنم روحيه ى عرفان و در ميدان بودن قلب در همه ى اعمال، جزء لاينفك تمدن اسلامى است و حضرت امام خمينى «رحمة الله عليه» بر همين اساس توانستند شروع كننده ى آن تمدن باشند. تمدن اسلامى شرح سلوك مسلمانانى است كه شاهد غيبى را به ذوق حضور دريافته و آن را به جامعه متذكر مى شوند و لذا در پرتو چنين روحيه اى است كه حماسه ى دفاع مقدس هشت ساله پديد مى آيد. جوانان ما در پيام ها و دعوت هاى حضرت امام خمينى «رحمة الله عليه» به جهاد، سير و سلوك خود را دنبال مى كردند و به دنبال آن نوع از مواجيد معنوى بودند كه در بستر جهاد با كفر جهانى فراهم بود و در چنين فضايى معلوم شد تمدن اسلامى در چه افقى به سر مى برد. و چنانچه مستحضر هستيد در همه ى مراحل دفاع مقدس چشم ها از صاحب اصلى حضورِ بى واسطه ى حق يعنى ائمه ى معصومين (عليهم السلام) برداشته نشد، چيزى كه در تمدن شيعى همواره بايد مدّ نظر باشد وگرنه گرفتار حركت عقيمى مثل انقلاب مشروطه مى شويم كه مرحوم مدرس «رحمة الله عليه» حذف مى شود و رضاخان به ميدان مى آيد.
تئورى هاى جامعه ى مدنى و قبض و بسط تئوريك شريعت و امثال آن، ريشه در افكارى دارد كه مى خواهد در قالب دين همان غرب را استحكام بخشد و لذا به شدت بايد از آن ها فاصله گرفت و آن ها را دشمن تمدن اسلامى دانست، اين ها با شعار عصرى كردن دين و يكسان سازى اسلام و علوم غربى مى خواهند عفريت ها را به جاى عاصف ها در متن جامعه ى اسلامى بنشانند تا بدون ارتباط با عالم معنا، دينى سكولارشده در ميان باشد. در چنين بسترى باز مردم گرفتار تنگناى زمين هستند و قداست زدايى به صحنه مى آيد و دوباره نور تمدن شيعى به حجاب مى رود.
4- غفلت نكنيم تمدن اسلامى با تمدن غربى ذاتاً متفاوت است و دو رويكرد متفاوت به عالم و آدم است و لذا هر يك ثابت و متغير خود را دارند، ولى عده اى براى به حجاب بردن