صفحه ١٤٠

بود، گرفتار يك نحوه اشرافيت و سكولاريسم شود؟ غفلت از آفات فرهنگ غربى كه در درون تكنيك آن پنهان است جامعه ى ما را با چنين مشكلى روبه رو كرد و سال ها زمان نياز دارد تا خود را در جايى قرار دهيم كه خداوند بعد از جنگ براى ما به وجود آورد. شايد مسئولان، آن زمان گمان نمى كردند رابطه اى بين تكنيك غربى و فرهنگ غربى هست و شايد هنوز هم عده اى باور نكنند. چون همين طور كه شما در تفكر انتزاعى مى توانيد گُل قالى را جداى از قالى تصور كنيد و گمان كنيد در خارج از ذهن يك قالى داريم و يك گُل قالى، غافل از اين كه همين گل ها صورت هاى گوناگون پشم هاى قالى هستند، فكر كنيم همين طور كه در يك تفكر انتزاعى مى توانيم تكنولوژى را از فرهنگ آن جدا تصور نماييم، در خارج از ذهن و در درون زندگى هم مى توان با هر فكر و فرهنگى از تكنولوژى غربى استفاده كرد و كارى هم به فرهنگ غربى نداشت.
ممكن است بگوييد: بياييم و مردم را نسبت به فرهنگ مدرنيته و ظلمات مربوطه اش به خودآگاهى برسانيم و از همين ابزارها استفاده كنيم! ولى بدانيد اين يك خوش خيالى صِرف است زيرا از مردم نمى شود چنين انتظاراتى داشت، بله نخبگان و رهبران جامعه بايد به خودآگاهى لازم برسند و در عين استفاده ى لازم از تكنولوژى غربى، بستر ظهور ابزارهاى مناسبِ فرهنگ دينى را فراهم كنند. بايد با رجوع مردم به حق، در عقل و قلب مردم فرهنگى جاى بگيرد كه بر اساس آن فرهنگ، ابزارى مناسب مقتضيات عقل و قلب خود بسازند.

ابزارهاى مناسب عقل و قلب 
اگر خانه هاى قديم را توجه بفرماييد، مى بينيد پيش از آن كه ساختمانِ خانه مهمان را به اندرون خانه سير دهد، از فضايى معروف به هَشتى مى گذراند تا با «يا الله» گفتن، محارم را از ديد نامحرم در امان بدارند. ديوارهاى بلند خانه، حافظ همه ى ارزش هايى است كه انسان قصد حفاظت از آن ها را دارد، همچنان كه فضاى وسيع خانه، نمايانگر گشادگى سينه ى اوست. كوبه هاى درشت و ستبر درِ خانه با صداى بَم، نمايانگر آن است كه مردى در پشت در است و كوبه هاى ظريف و با صداى ريز، نمايانگر زنى است كه صاحب خانه را فرا مى خواند، و بدين