صفحه ٢٥٤

مى گردد كه باعث مى شود ديگر طاقت ماندن در محل زندگى خود را نداشته باشد و لذا خود را در مشهد مقدس مى يابد. اين كه چطورى مى رود، شايد خودش هم نداند كه چطورى مى رود، اما مى بيند كه آن جاست! بعد ما مى نشينيم از زاويه ى تماشاگرى، اين ها را با هم بحث مى كنيم. اگر از خودش بپرسيد: شما چطورى طى الارض مى كنيد؟ مى گويد: من نمى دانم، فقط يك مرتبه مى بينم در حرم حضرت امام رضا (ع) هستم، شايد اين طور باشد. منظور عرضم اين است كه ما اصل آن موضوع را رها نكنيم كه اگر ما روش هاى معنوى قابل اعتماد را درست طى كنيم، طبيعت در همه ى ابعاد به كمك ما مى آيد. خداوند در اين رابطه مى فرمايد: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ»؛ «1» اگر مردم ايمان بياورند و تقوا پيشه كنند، بركات آسمان و زمين را به سوى آن ها مى گشاييم. مسلّم همين طور است كه استعدادهاى ناب عالم هستى در اختيار اهل تقوى قرار مى گيرد. پس معلوم است كه در راستاى ايمان و تقواى حقيقى، يعنى ايمان و تقوايى كه در همه ى مناسبات جامعه جارى شود، بهره هاى زيادى مى توان از آسمان و از طبيعت گرفت، بدون اين كه اين همه انرژى صرف كنيم.
شما ببينيد: امروزه چقدر انرژى صرف مى كنند تا بتوانند انرژى توليدكنند! آقاى «ايليچ» مى گويد: اين همه وقت در ساختن جاده، اتوبان و كارخانه ى ماشين سازى صرف مى كنيد تا سريعتر به كارهايتان برسيد، آيا صرف مى كند آن همه وقت صرف كنيم تا در جاى ديگر آن وقت را صرف نكنيم؟

معنى اضمحلال تمدن ها
سؤال:
با توجه به اين كه قبلًا مشخص شد علت اساسى ظهور بى ثباتى و سقوط يك تمدن، فاصله گرفتن از «احد» است، آيا عوامل ديگرى هم مى توان در اين راستا در نظر گرفت؟ و آيا نشانه ها و علامت هاى سقوط يك تمدن را مى توان يافت؟