صفحه ٢٥٥

جواب: به نظرم اگر عوامل ديگرى هم در رابطه با سقوط يك تمدن در نظر بگيريم، همه به دورى از «احد» برمى گردد. جامعه از احد كه دور بشود، كثرت ها برايش اصل مى گردد. اما اين كه چه موقعى علائم سقوط يك تمدن ظاهر مى شود و چرا سقوط بعضى از تمدن هاى غيردينى از بعضى ديگر زودتر است، نكته ى قابل توجهى است. بايد عنايت داشته باشيد كه مثلًا فلان حكومت ظلم و جور، در عين حال، در تاريخِ حياتِ بشر يك مسئوليت هايى دارد كه بايد ناخودآگاه آن مسئوليت را به پايان برساند. بنابراين نمى شود انتظار داشت نظام حاكميت فرعون و فرعونيان درست از همان روزى كه از احد دور شدند، مضمحل بشوند. «1» بوش، رئيس جمهور آمريكا، بدون آن كه خودش متوجه باشد، مأمور است كه صدام را نابود كند. ممكن است بگوييد: آمريكا چرا مثل كشور شوروى مضمحل نمى شود؟! مشيت ها و قَدَرهايى در اين عالم هست كه بر اساس آن ها ممكن است اضمحلال يك تمدن سال ها طول بكشد، در قرآن هست: «وَمَا كَانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّة وَاحِدَة فَاخْتَلَفُواْ وَلَوْلَا كَلِمَة سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيمَا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ» «2» يعنى، در ابتدا مردم يك دين كه همان دين توحيد است داشتند و بعداً دچار اختلاف شدند و به صورت موحّد و مشرك درآمدند، اقتضاى چنين اختلاف اين بود كه خداوند با حاكميت حق و نابودى باطل كار را يكسره كند، ولى سنّت الهى كه مهلت دادن به كفّار و يا رعايت جوانب ديگر است، كار كفّار را يكسره نكرد، چون خداوند يك مأموريت هايى هم به عهده ى فسّاق گذارده است كه بايد به انتها برسانند و لذا آن ها را زود نابود نمى كند. اين جاست كه انسان حيران مى شود كه از جهت ظاهر نوع زندگى و روش، فرهنگ اين ملت، شبيه فرهنگِ ملت هايى است كه هلاك شده اند، پس چرا اين ها را هلاك نمى كند؟! خداوند مى فرمايد عوامل ديگرى هم در راستاى نابودى و هلاكت تمدن ها هست و لذا بايد مأموريت آن ملت تمام شود، وقتى مأموريت آن ها تمام شد، حتماً از بين مى روند و يك لحظه تأخير نمى افتد، مى فرمايد: «وَلِكُلِّ أُمَّة أَجَلٌ فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَة وَلَا