صفحه ٣٢٠

بتوان تخيل كرد كه الكترون ها واقعاً چگونه چيزهايى هستند. فقط ما با دو نظريه روبه رو هستيم كه هر دو در آزمايش موفقيت هايى دارند ولى واقعيت چگونه است، معلوم نيست.
نكته ى فوق از نكات بسيار ارزشمندى است كه مؤلف محترم بدان اشاره دارد و هوشيارى انسان را نسبت به جايگاه نظريه هاى علمى صدچندان مى نمايد تا بدانيم دانشمند علوم تجربى در برخورد با پديده هاى تجربه شده، كما بيش بعضى از روابط را دلخواهانه فرو مى گذارد. سپس به جايگاه مدل ها مى پردازد، توجه به اين موضوع كمك بسيارى به انسان مى كند تا بداند جايگاه مدل هاى علمى در فهم واقعيت تا كجا است.

استفاده از تمثيل و مدل سازى در علم 
ايان باربر مى گويد: «ككوله» كه همچنان مشغول آزمايش ماده ى «بَنْزِنْ» بود و آرايش ملكولى آن را مى جست، در شرايطى كه اشتغال خاطرش به چنين موضوعى بود، در خواب ديد كه مارى دم خويش را به دندان گرفته است، وقتى بيدار شد به فكرش رسيد كه خواص بنزن را با قبول ساختمان مولكولى حلقوى مى توان توجيه كرد و آزمايش هاى بيشتر امكان صحت اين طرح را بيشتر نمود. چنانچه ملاحظه مى فرماييد عموم مدل هاى علمى با يك نوع تصور همراه است، حال اين مدل ها چقدر با واقعيتِ مُمَثَّل تطبيق دارند چيزى نيست كه علم بتواند بر آن تأكيد كند.
 «لرد كلوين» حكم مى كرد كه انسان مادام كه مدل مكانيكى از چيزى نداشته باشد چنان كه بايد و شايد آن را نمى فهمد. ولى خطرات استفاده از مدل ها وقتى آشكار مى شود كه تصور شود همه ى خصايص شى ءِ بيرونى بايد در مدل موجود باشد. در طرح مدل ها از اين نكته ى مهم غفلت شد كه مدل ها حاكى از وجود بعضى از شباهت هاست، و از طرفى مدل ها فقط فرضيه هاى ممكن را مطرح مى كند و مى گويد اگر مثلًا اين طور فرض كنيم، اين مدل ممكن است مطابق خارج باشد. «دُوئْم» با قاطعيّت مى گفت كه مدل ها را بايد با احتياط به كار برد و هرچه زودتر آن ها را كنار گذاشت، زيرا مگر خود نظريه ها خبر از عين واقعيت مى دهند كه مدل هاى مبتنى برآن ها تجسم واقعيت باشد. بعضى معتقدند بايد بدون مدل هاى تصورپذير به سر برد تا كم تر به خطا بيفتيم. البته آنچه مى توان گفت اين كه، نبايد مدل ها را كنار گذاشت، بلكه