صفحه ٢٩١

زندگى و تمدنِ خود از امامى كه در مقام توحيدى كامل است، پيروى كند، بعد از اين همه انحراف تاريخى دارد مشخص مى شود ماندن بدون حضور امام معصوم، ماندن نيست. در واقع اين مرگ جاهلى است كه وجود مقدس پيامبر (ص) در رابطه با آن فرمودند: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ امامَ زَمانِهِ ماتَ مِيْتَةً جاهِلِيَّةً» «1» اگر كسى بميرد و امام زمان خود را درك نكند به مرگ جاهليت مرده است. بنابراين نياز نيست بنده چيزى بر جمع بندى شما اضافه كنم ولى پيشنهاد مى كنم با دقت كامل مطالب را بررسى نماييد و آن ها را در انديشه ى خود نهادينه كنيد تا بتوانيد تفكر و تجزيه و تحليل خود را بر مبناى آن ها انجام دهيد و گرفتار اكنون زدگى و روزمرّگى نگرديد. عمده تأكيد بنده روى اين موضوع است كه معنى تمدن پايدار روشن شود و ملاحظه بفرماييد چگونه مى شود زمينه ى ظهور وعده ى خدا را در تحقق تمدن پايدار حضرت مهدى (عج) فراهم كرد و تلاش كنيم تا اين وعده ى بزرگ و اين زندگى حقيقى به تعويق نيفتد. بنده توجه شما عزيزان را به سوى آن نوع تمدن جلب كردم و اين اوّل كار است و مطمئن باشيد اولًا: بركات آن در امور شخصى و اجتماعى غيرقابل تصور است و ثانياً: شدنى ترين چيزى است كه بايد براى آن وقت صرف كرد و برنامه ريزى نمود. وقتى توجه ما به چنين وعده ى حتمى الهى جلب شد، سومين نكته ى مطرح شده در ابتداى سؤال تان به خوبى روشن مى شود و آن اين كه «بشر سال هاى سال است در فضاى نابودى خود نفس مى كشد و نماندن را ماندن پنداشته است.» وقتى خداوند اولين انسان را پيامبر قرار داده معلوم است اراده ى خدا چيزى غير از آن نوع زندگى است كه بشر براى خود تعريف كرده، خداوند مى خواسته يك روز هم راه بشر از آسمان معنويت قطع نگردد.

نگاه غلط به واقعيت عالم 
سؤال:
شما در جلسات قبل فرموديد: علم در منظر دين و در نگاهى كه دين به واقعيات دارد، كشف واقعيات است، از آن جهت كه به حقيقت و ملكوت خود متصل اند و روشن شد