صفحه ٤٢٨

الهامات و هدايت هاى الهى، ابزارهاى مناسبِ اهداف عاليه ى خود را پديد مى آورد و اگر در رابطه با الهامات الهى عمل نكند ابزارهايى كه مى سازد همه جانبه نيست و اگر مشكلى از بشر حل كرد مشكلات ديگرى براى او به بار مى آورد. پس بايد بشر در هر شرايطى با تجربه هاى انسانى و الهامات الهى مشكلات خود را حل كند و اگر در جامعه اى انسان ها جهت تلاش براى رفع مشكلاتشان به ميدان نيايند، از الهامات الهى هم بى بهره مى شوند و با جامعه اى عقب افتاده روبه رو خواهند بود كه تمدن سازى به معنى واقعى نصيب آن جامعه نمى شود.

نفت؛ تعادل يا عدم تعادل در طبيعت!
سؤال:
آيا استفاده از نفت مزاحم ادامه ى حيات طبيعت است و بايد از آن استفاده نمى شد تا موجب خرابى آب و هوا نشويم؟ در حالى كه اگر آن را استخراج هم نمى كرديم خودش خود به خود از جايى بيرون مى زد، پس نمى توان گفت مشكلاتى كه امروزه در اثر سوخت هاى فسيلى به وجود آمده است مربوط به بشر است، بلكه خود طبيعت نيز در اين راستا مؤثر است.
جواب: مشكل ما در استفاده از مواهب طبيعى در سوء مديريت است؛ در حالى كه خداوند در طبيعت با اجزاء متفاوت آن علاوه بر اين كه شرايط زندگى سالمى را براى بشر فراهم كرده، در مجموع با جنگل ها و اقيانوس ها و كويرها، يك نظام قابل استفاده اى را به وجود آورده است. ولى همان طور كه ما با چند ارّه ى برقى و تجهيزات مدرن يك جنگل را در مدت زمانى بسيار كوتاه به كوير تبديل مى كنيم و رابطه ى سالم آن را با طبيعت به هم مى زنيم، با سوزاندن سريع سوخت هاى فسيلى رابطه ى سالمى را كه مى توانست مواد نفتى با طبيعت داشته باشد مختل مى كنيم. جنگل ها به طور طبيعى درختان كهن خود را در اختيار انسان ها قرار مى دهند به طورى كه پس از مدتى از پايه ى يك درخت كهن، جوانه هايى مى زند تا به گوش انسان ها برساند ديگر وقت نشو و نمو جوانه ها است و در اين جاست كه انسان ها براى تازه ماندن جنگل درخت هاى كهن را مى بُرند و از چوب آن استفاده مى كنند و از طرف ديگر جنگل نيز زنده و شاداب به حيات خود در طول تاريخ ادامه مى دهد، ولى حرص شديد بشرِ مدرن با تجهيزاتى كه ساخته است هرگونه امكانى را از جنگل جهت ادامه ى حيات خود مى گيرد و در نتيجه بشر