صفحه ٢٠٦

جواب: هر چه جامعه به عالم ثَبات كه جواب گوى همه ابعاد انسان است، وصل بشود، تمدن آن جامعه باقى خواهد ماند، اما اين بحث احتياج به مقدمه دارد؛ يعنى همان طور كه يك تمدنِ قدسى آرام آرام ابعاد انسانى را براى او مى نماياند و آرام آرام راه كارهاى جواب دادن به آن ابعاد را روشن مى كند، در سقوط يك تمدن هم كار به همين شكل است، منتها سرعت و كندى سقوط يك تمدن نيز قابل بحث است. تمدن غرب با محدوديت شديدى كه براى خود نسبت به عالم غيب ايجاد كرد، زودتر سقوط مى كند. در حالى كه تمدنى كه تحت عنوان مسيحيت از قرن چهارم ميلادى وارد غرب شد، به سرعتى كه تمدن غرب سقوط كرد، سقوط نكرد و حدود ده قرن در اروپا به حكومت خود ادامه داد. بعد كه از تمدن قرون وسطى سرخورده شد از اين موضوع غفلت كرد كه به همان دليل كه از آن مسيحيت جواب نگرفت، از تمدن رُمى نيز جواب نمى گيرد، عملًا از مار غاشيه به آب گنديده پناه برد. حالا داد مى زند كه اى مالك جهنّم! ما را نجات بده، اين ناله و فغان هر انسانى است كه گرفتار جهنم شده است. اين ها در نزد خود نگفتند: مسيحيتى كه به ما جواب نداد، به جهت اين بود كه كشيشان دنيايى شدند و جهت قدسى آن مكتب در حجاب رفت، حالا با بازگشت به فرهنگ رُم كه سر تا پايش دنيا است حتماً شكست مى خوريم. «1» اين اشتباهى بود كه غرب با شروع رنسانس وارد آن شد و همواره در اين اشتباه مانده است و روز به روز بر مشكلاتش افزوده مى شود و به همين جهت ديواره هاى تمدنى كه با رنسانس بالا رفت، شكاف هاى اساسى برداشته است.

غرب راه نجاتى براى خود نمى شناسد!
سؤال:
فرموديد: ممكن است عواملى ظهور بى ثباتى غرب را به تأخير بيندازد، لطفاً بفرماييد آن عوامل چه چيزهايى مى توانند باشند و اين تأخير چه اندازه است؟
جواب: غرب در روش و در تبليغات توانسته است خود را تاكنون حفظ كند، به طورى كه براى كار شيطانى خود به خوبى برنامه ريزى مى كند، اعم از كارهاى تكنيكى يا كارهاى سياسى، اقتصادى. هر چند هدف و مبناى آن غلط است و بر اساس اين كه نظام الهى، نظام