صفحه ١٣٠

عبادات معنوى بگذراند در چه جايگاهى از شعور و تمدن قرار مى گيرد و چه معارف بلندى كه امروز فقط در اختيار خواص است در سطح عموم مردم ظهور مى كند.

تفاوت زندگى اسلامى با تمدن اسلامى 
سؤال: با توجه به توصيفى كه از تمدن اسلامى داريد آيا تا به حال، تمدن اسلامى داشته ايم؟
جواب: ابتدا بايد فرق زندگى اسلامى و تمدن اسلامى روشن شود تا بتوان عرض كرد چرا مى گوييم تا حال تمدن اسلامى نداشته ايم.
مى دانيد كه مسلمانان به دنبال اسلام هستند و تلاش مى كنند در محيط زندگى خود شرايطى را جهت انجام وظايف دينى به وجود آورند و لذا از اين جهت آثارى از شرايط زندگى اسلامى در گوشه و كنار جهان اسلام به چشم مى خورد و ائمه ى معصومين (عليهم السلام)، در عين اين كه از حاكميت حذف شدند، ولى نقش خود را در جريان معنويت در جهان اسلام ادامه دادند. «1» ولى اين غير از آن است كه حاكمان جهان اسلام خودشان اسلام را خوب شناخته باشند و بخواهند شرايط تحقق آن را در تمام روابط جامعه جارى كنند. پس از رحلت پيامبر خدا (ص) جناب ابابكر به جاى حضرت على (ع) آمد، خود او مى گويد: «به خدا سوگند من بهترين شما نيستم و البته من نشستن بر اين جايگاه را ناخوش مى داشتم و مايل بودم كسى از ميان شما به جاى من براى اين كار انتخاب مى شد» «2» و يا در جاى ديگر مى گويد: «اقِيلُونِي فَلَسْتُ بِخَيْرِكُم ...» رهايم كنيد كه من بهتر از شما نيستم، و يا جناب خليفه ى دوم مى گويد: «كُلُّ النّاسِ افْقَهُ مِنْ عُمَر حَتّي رباب الحجال» «3» همه ى مردم از عمر داناتر به دين هستند، حتى زنان پرده نشين. و مسلّم بقيه ى حاكمان جهان اسلام از خليفه ى اول و دوم بهتر نبودند در نتيجه آن ها هم عالَم اسلام را