صفحه ٣٦٢

بن بست فرهنگ مدرنيته 
سؤال:
روشن شد كه نابودى تمدن ها بر اساس قواعد و سنت هايى است كه آن سُنن در جاى خود لايتغيّر است و مسلّم است اگر تمدنى مقابل نظام الهى بايستد نابود مى شود، و شواهد تاريخى هم در اين مورد گواه است. به طورى كه رسول خدا (ص) در جنگ خندق هنگامى كه حضرت خندق را مى كندند و كلنگ ايشان به سنگى خورد و جرقه هايى متصاعد شد، فرمودند نابودى امپراطورى روم و ايران را ديدم «1» و يا پيش بينى امام خمينى «رحمة الله عليه» در رابطه با نابودى ابرقدرت شوروى. حال سؤال اين است كه آيا مى توان اين قواعد را آنچنان تئوريزه كرد كه آنچه اولياء خدا با چشم بصيرتِ خود مى بينند و پيش بينى مى كنند، با عقل و قواعد عقلى پيش بينى نمود؟
جواب: ابتدا عنايت داشته باشيد كه قرآن و روايات جايگاه نابودى يك انديشه و تمدن را به خوبى روشن مى كند و در بسيارى از مواقع عدم آمادگى مردم جهت پذيرش نظام توحيدى، موجب ادامه ى بقاء تمدن كفر شده است. زيرا آمادگى لازم را جهت زندگى ديگرى غير از مناسباتى كه فرهنگ كفر تدوين كرده است، ندارند و با توجه به همين قواعد اگر جوانب را درست بشناسيم، مى توان نزديكى يا دورى آن نابودى را احساس كرد، كه آيا آن تمدن به اوج مقابله با نظام الهى سير كرده؟ و آيا مردم آمادگى پذيرش يك نوع زندگى ديگر را روى هم رفته دارند؟ نمونه ى اين قواعد را در سقوط نظام شاهنشاهى ملاحظه كرديد، كه از يك طرف نظام شاهنشاهى با جشن هاى دو هزار و پانصد ساله ى شاهنشاهى در مراسم جشن هنر شيراز، مقابله با حكم خدا را به اوج رساند و از اين طرف هم مردم نسبت به دعوت امام خمينى «رحمة الله عليه» براى پايه ريزى نظام اسلامى از خود آمادگى خوبى نشان دادند.
اما اين كه مى فرماييد: زمان دقيق سقوط يك تمدن و يك نظام را بتوان با قواعد عقلى پيش بينى كرد، فكر نمى كنم آن علم در قالب تئورى ها در آيد، آن علم، علم ديگرى است و مخصوص اولياء الهى است، آنچه در آيات و روايات هست توجه دادن مؤمنين به قواعد و سنن نابودى تمدن ها است كه در جلسه ى قبل بحث آن شد.