صفحه ١٤٨

احزاب براى ادامه ى اهداف استكبار است، ولى در نظام اسلامى حاكمان بايد بر اساس ضوابط الهى حكم برانند و با مردم هم بايد بر اساس ضوابط الهى برخورد شود، پس به جاى محوريت هوس بايد محوريت حق به ميدان بيايد و ساز و كار شوراى نگهبان دقيقاً همين مسئله را دنبال مى كند و تعبير «مردم سالارى دينى» چنين بارى را در خود دارد و جامعه را از ورطه ى هلاكت بارِ مدرنيته مى رهاند. علت تخاصم استكبار جهانى با نظام جمهورى اسلامى در همين نكته نهفته است كه غرب با طرح جهانى كردن يا Globalization در صدد است فرهنگ ليبرال دموكراسى را بر جهان حاكم كند و از اين طريق يك جهان گشايى به رهبرى كاخ سفيد و با موتور محرك صهيونيسم صورت گيرد، حال مى بينند ايران قابليت آن را دارد تا در دهه هاى آينده اين تجربه را با شكست روبه رو كند و چيزى قابل پذيرش تر ارائه دهد.

تفاوت برخورد ما با فلسفه ى يونان، با برخورد ما با غرب 
سؤال:
ما در قرن اوّل توانستيم از فلسفه ى يونان استفاده كنيم بدون آن كه تحت تأثير فرهنگ يونان قرار گيريم، آيا همين كار را نمى توان در برخورد با جهان غرب كرد، و يا چون غربِ امروز سراسر مادّى است، بالأخره تأثير منفى خود را مى گذارد؟
جواب: اصل حرف اين است كه به ما دستور داده اند: «اگر فكر و انديشه اى در هر گوشه از عالم هست، برويد بگيريد و آن را در حوزه ى تفكر اسلامى بياوريد و از آن استفاده كنيد» و اين دستور در جاى خود بايد مورد توجه باشد، امّا عنايت داشته باشيد كه رسول خدا (ص) مى فرمايند: «اطْلُبُوا الْعِلْم وَ لَوْ بِالصِّينْ»؛ «1» علم را دنبال كنيد و در هر گوشه كه سراغ داريد به دنبال آن باشيد حتى در چين، به عنوان دورترين منطقه نسبت به محل زندگى شما.
حال دو نكته قابل بحث است؛ اولًا: اين كه هر جا علم هست آن را بگيريد، تا خودتان در زمره ى عالمان آن علم قرار گيريد، ثانياً: آن علم را در فضاى مسلمانى خود وارد كنيد، نه اين كه از طريق آن علم از فضاى مسلمانى خود خارج شويد، و بحث ما در قسمت دوم است