صفحه ٨٤

است چون همين كه انسجام حكومت شاهنشاهى را ملت از بين برد و نظام انقلاب اسلامى را جايگزين آن كرد، بستر رسيدن به آرمان هاى شيعه راحت تر فراهم شد.
اما همان طور كه ديديم، ممكن است در يك رأى گيرى با مجلس و يا رئيس جمهورى روبه رو شويم كه رگه هاى سكولاريستى در تفكر آن ها حاكم باشد، اين حادثه حقيقت انقلاب اسلامى را خدشه دار نمى كند، آرى؛ آن را در حجاب مى برد و ظهورش را ضعيف مى كند، ولى حقيقتِ مسئله در جاى خود محفوظ است چون مردم با نور خون شهدايى كه داده اند، نورى كه همواره به حقيقت انقلاب اشاره دارد، از آن مجلس و از آن دولت عبور مى كنند و با انتخابات جديد، كلّ جريان را يك مرتبه عوض مى نمايند! اگر دوباره هم سكولارها سركار بيايند همان هوشيارى الهى، مردم را متوجه جهت اصلى مى كند و از چهره هاى ديگر سكولاريسم نيز عبور مى كنند تا قدم به قدم به روح توحيدى انقلاب اسلامى نزديك شوند. يكى از جمله هاى سكولارها اين بود كه: «ما براى حفظ اصلاحات حاضريم آزادى را قربانى كنيم.» شما اين جمله را ساده نگيريد، اين فكر هيچ فرقى با فكر رضاخان نمى كند، اين كه مى گويند مكتب غربْ رضاخان پرور است، همين است. اين چه اصلاحاتى است كه آمده است فضاى آزادى سياسى را به ما بدهد؟! حالا براى اين كه به ما آزادى بدهد، حاضر است آزادى را قربانى و ديكتاتورى را حاكم كند تا آزادى را به ما بدهد. بنا بود همه چيز براى آزادى باشد، حالا اين چه اصلاحاتى است كه بايد آزادى را فداى آن كنيد؟! معنى اصلى حرف اين است كه براى حفظ خودمان حاضريم آزادى ادعايى را هم فدا كنيم و با ديكتاتورى، خودمان را بر مردم تحميل نماييم. حالا چرا مى شود با يك انتخابات در فضاى نظام اسلامى كه رجوع به حق در متن آن نهفته است اين خطر را از انقلاب دفع كرد؟ چون جمهوريتى كه عين اسلاميت است غير از جمهوريتى است كه در فضاى ليبراليسم مطرح مى باشد و همين موجب مى شود كه همواره انحراف ها معلوم شود «1». با توجّه به اين نوع از توانايى