صفحه ٨٢

آرى؛ شيعه معتقد به حاكميت اسلام بر كل جهان است، خدايى كه اسلام را فرستاده، براى هدايت همه ى بشريت فرستاده و مى فرمايد: «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ» «1» اى پيامبر ما تو را نفرستاديم مگر براى همه ى مردم تا به سعادت آن ها از طريق پيروى از اسلام بشارت دهى و از جدايى از اسلام برحذرشان دارى ولى اكثر مردم متوجه هدايت همگانى دين اسلام نيستند.
خدا مى فرمايد: پيامبر آمد حق را گفت و حالا مردم در ابتدا و در برخورد اوليه از پذيرفتن آن كراهت دارند، ولى چون اسلام با فطرت ها سخن مى گويد اكثر مردم در عمق جان خود متوجّه مى شوند حرف هاى اسلام حرف خودشان است، چون اسلام يك حزب نيست، لذا آن عده قليلى هم كه مقابل اسلام مى ايستند با روش هايى كه اسلام دارد، يا حذف مى شوند يا به راحتى استحاله مى گردند.
براى اين كه مقدمات جواب سؤالتان را فراهم كنم به اين مثال عنايت كنيد، اگر ما درختى بكاريم كه چهل سال ديگر ميوه بدهد، حال اگر پانزده سال به عشق ميوه ى درخت، آن را آبيارى كنيم، به حضور و ظهور ميوه كمك كرده ايم يا نكرده ايم؟! و هم اكنون كه داريم در پانزده سالگى اين درخت به آن آب مى دهيم، جز اين است كه در عالَم ميوه دهى اش زندگى مى كنيم؟ نه تنها ما در ميوه دادنش شريكيم، بلكه گويا با ميوه هايش روبه روييم. حالا اگر بيست سال ديگر هم براى ميوه دادنش تلاش كرديم، سى وپنج سال است كه براى ميوه دادنش تلاش كرده ايم، آيا مى شود گفت چون هنوز ميوه نداده است، قطعش مى كنيم؟ يا منتظريم كه ميوه بدهد؟ چون حقيقت اين درخت در شرايط مناسب خودش ميوه دادن است. اگر يقين داريم كه سير تاريخ حتماً به آن افق اعلى مى رسد، ديگر معنى نمى دهد كه از عقب و جلوافتادنش خسته شويم و از پا بيفتيم. گفت:

         رنج راحت شد چو شد مطلب بزرگ             گَرد گله توتياى چشم گرگ 

عرضم اين است كه اگر شيعه اهداف بزرگى را در پيش دارد، چون آن اهداف بزرگ اند به سرعت به نتيجه نمى رسد و زمان مى برد تا بشريت به آگاهى لازم برسد ولى هيچ راهى