صفحه ٤٣٥

قرآن در توصيف وسعت عالم معنا مى فرمايد: «سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاء وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ»؛ «1» سبقت بگيريد به سوى مغفرتى از پروردگارتان و بهشتى كه وسعت آن چون وسعت آسمان و زمين است و براى كسانى آماده شده كه به خدا و پيامبرانش ايمان آورده اند.
عنايت داشته باشيد كه شرايط معنوى انسان ها در زندگى دنيايى، جدا و منقطع از بهشتى نيست كه وسعت آن برابر همه ى آسمان و زمين است، و اين حاكى از وسعت انسان معنوى است. بسيار فرق است بين تمدنى كه بايد بِدود تا برسد با تمدنى كه حقايق را به نور معنوى در قلب انسان ها جمع مى كند. حتماً جريان نظام حكومت حضرت سليمان (ع) را در قرآن ملاحظه فرموده ايدكه حضرت دو نيروى متفاوت يكى نيروى عفريت جن و ديگرى نيروى معنوى ولى خدا، هر دو را در اختيار داشتند و قرآن خصوصيات هر دو را مطرح مى كند. آن وقتى كه حضرت سليمان (ع) از حاضرانِ دربار سؤال كردند: «يَا أَيُّهَا المَلَأُ أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَن يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ»؛ «2» كدام يك از شما جمعيت، تخت بلقيس را قبل از آن كه تسليم شود، براى من مى آوريد؟ «قَالَ عِفْريتٌ مِّنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَ وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ»؛ «3» عفريت جن يعنى همان جنّى كه جنبه ى شرّيتش نيز با او بود، گفت: من قبل از اين كه از جاى خود بلند شوى آن را مى آورم و من توانا و امين هستم. ولى قرآن در ادامه مى فرمايد: «قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ»؛ «4» اما آن كسى كه مقدارى از علم كتاب نزدش بود گفت: من آن را قبل از آن كه نظرى كه به چيزى انداخته اى به تو برگردد، برايت مى آورم. چون حضرت آن تخت را مقابل خود ديدند فرمودند: اين از الطاف الهى است تا مرا بيازمايد كه آيا شكرگذار اين نعمت هستم