صفحه ٢٣٧

نهايت تكنيكى مطابق روح اسلامى جايگزين اين تكنيك نماييم. عمده توجه به مرحله ى گذار است كه نبايد در اين مرحله جانب افراط و تفريط را گرفت، وگرنه يا از ادامه كار مأيوس مى شويم و يا مردم را به زحمت هاى طاقت فرسا دچار مى كنيم، عمده آن است كه راه هاى توليد علمِ مطابق با فرهنگ دينى همواره از ذهن و فكر ما خارج نشود و به تعبير مقام معظم رهبرى همواره «شكستن مرزهاى علمى موجود» «1» مدّ نظر ما باشد.
ما در دوران گذار مى خواهيم بگوييم: ابزارها و تكنيك هاى موجود، صورت علم غرب است. اگر ما ابزار غرب را گرفتيم، صورتِ ميل انسان غربى را هم گرفته ايم، چون عرض شد ابزارهاى غربى، علمى است كه با «صورت ميل انسان غربى» وارد زندگى بشر شده است. حال سؤال اين است كه آن ابزارها را با ميل غربى بگيريم يا با ميل خود؟ اگر ابزار غرب را با ميل خودتان گرفتيد و نگذاشتيد كه اين ابزار فرهنگ خودش را به شما تحميل كند، آن را در روح اسلامى هضم كرده ايد و لذا خطر خيلى كم مى شود.
اين كه مى پرسيد: آيا مى توان در تمدن اسلامى همان علم و تكنيك را ادامه داد و از طريق آن ها علم و تكنيكى منطبق با فرهنگ اسلامى استخراج كرد و تمدن اسلامى را ساخت؟ اين به شرطى است كه از اول ميل خود را از ميل اين تمدن جدا كنيد و نگذاريد فرهنگ غرب، عالَم اسلامى شما را از شما بگيرد. اگر گفتيد: «من عبوديت برايم مهم است، در آرامش و سكينه بودن برايم مهم است و نه در شتاب افتادن»، اين تمدن و مظاهر آن را كه از جمله ى آن ها سرعت خلاف طبيعت است، ديگر نمى توانيد بپذيريد و با متذكرشدن به اين موضوع اولين قدم جدايى شما با فرهنگ غرب شروع مى شود، نگاه شما به سوى ديگر مى افتد و در جاده ى ديگرى قدم مى گذاريد و زبان توجه به فقر وجودى انسان برايتان رخ مى گشايد و با بيكرانه ى عالم الهى مرتبط مى شويد و در نتيجه حكومت كثرات فرو مى ريزد.
 «عدد» به خودى خود نشان از نظركردن به كميّات و ماديات دارد؛ فرهنگى كه پر از عدد است، يك فرهنگ مادى است. «فرهنگى كه پر از عدد است» يعنى سراسر «كميّت» است، سراسر «كثرت» و «بُعد» است! اما فرهنگى كه ارتباطش با عالم قدس محفوظ است، عددهايش