صفحه ٤٤٠

ذاتى با منظر وَحى دارد مورد بررسى قرار نمى گيرد. نهايتاً فرهنگ غرب به جهت سكس و مشروبش مورد انتقاد مذهبى هاى ما است، و متأسفانه آن هايى هم كه اندكى متوجه ظلمات غرب شده اند مى خواهند بدون هرگونه سير وسلوك و شهودى به مقام عبور از غرب دست يابند و به راحتى از التقاط بين اسلام و غرب بگذرند.
7- انقلاب اسلامى امكان خروج از غربزدگى و نظر به حاكميت ايمان و پذيرش ولايت اولياء الهى را فراهم نمود ولى روح هاى تحت تأثير غرب هنوز آماده ى چنين خروجى نبودند، چون اين ها هنوز دين را با ملاك هاى غرب ارزيابى مى كنند و سعى دارند به ساحت غير قدسى غرب، قداست ببخشند و لذا از طريق بستر متعالى انقلاب اسلامى از غرب خارج نشدند و بدين معنى با امام خمينى «رحمة الله عليه» بيعت نكردند، هنوز از آزادى غربى آزاد نشده اند و در اولين فرصت، غرب زدگى بر آن ها غالب مى شود و به نام تمدن اسلامى اهداف غربى را دنبال مى كنند و در نتيجه از حكمت عرشى انبياء و اولياء دورتر و دورتر مى شوند و بر عكس، هر چه قوّت ايمان نسبت به حقايق قدسى عميق تر شود و ايمان جنبه ى حضورى و وجودى پيدا كند انسان ها از شرّ ظلمات آخرالزمان بهتر خارج مى شوند و از فهم اجمالى ظلمات غرب، آرام آرام به فهم تفصيلى آن نايل مى گردند.
ما در سلسله مباحث مربوط به تمدن اسلامى دو چيز را بايد دنبال كنيم؛ يكى شناخت درست غرب به طورى كه عميقاً متوجه روح نيست انگارى آن فرهنگ باشيم، و ديگر شناخت دين به معنى واقعى و قدسى آن و توجه به حكمت انسى و گذر از متافيزيك، تا جمال و جلال خداوند- هر دو- به صحنه آيد و با نور جلال حضرتِ حق بتوان نفى غرب كرد و با نور جمال او دل ها را به سوى معنويت قرآنى سوق داد و چنين معادله اى زمينه ى ظهور حجت خدا (عج) را به خوبى فراهم مى كند و به جاى اين كه در تصرف مدرنيته قرار گيريم مى توانيم در مدرنيته تصرف كنيم و اين با عبور از حجاب هاى روشنفكرى مذهبى ممكن است، روشنفكرانى كه سعى دارند اسلام را در حجاب مدرنيته دفن كنند و از آن پوسته اى بى جان بسازند، غافل از اين كه با نوع نگاهى كه حضرت امام خمينى «رحمة الله عليه» در اين قرن به صحنه آورد به خوبى مى توان در ذات ظلمانى غرب نفوذ كرد و با پرسش هاى ممتد از جوانب آن فرهنگ، آن را در مبناى تئوريك اش ويران نمود و زمينه ى فتوح نور محمدى (ص) و امكان زندگى ايمانى را فراهم كرد