صفحه ٤١٦

خداگونگى به خود گرفته و به خود اجازه ى هرگونه تصرفى را در عالم و آدم مى دهد، منتها تا وقتى نفس امّاره مى تواند با يك ماهى چاق و فربه سير شود مى گذارد تا ماهيان كوچك چاق و فربه شوند تا بيشتر ماهى داشته باشد، ولى وقتى گرسنگى بر او حاكم شد و ماهى چاق و فربه اى هم در ميان نبود، آنقدر از ماهيان ريز مى خورد تا سير شود، ديگر اين كه نسل ماهيان منقرض مى شوند و بحران زيست محيطى پيش مى آيد، براى نفس امّاره معنى نمى دهد، اين حرف ها مربوط به وقتى بود كه نفس امّاره با يك ماهى چاق و فربه سير مى شد.
بايد اين نكته عميقاً روشن شود كه تا وقتى نفس امّاره در ميان است تعامل با طبيعت معنى ندارد، خواه انسان شعار حفظ محيطزيست بدهد يا ندهد. علت اين امر هم آن است كه طبيعتى كه خداوند پديد آورده جهت جواب دادن به نفس امّاره ى انسان ها نبوده تا انسان ها با حفظ اميال نفس امّاره بتوانند در كنار آن عمل كنند، طبيعت براى جواب گويى به نيازهاى آن انسانى است كه بنا دارد در بندگى خداوند مستقر باشد، نفس امّاره به بندگى خدا قانع نيست تا به نعمت هاى الهى قانع باشد. در همين راستا از رسول خدا (ص) نقل شده است: «مَنْ لَمْ يَرْضَ بِمَا قَسَمَهُ اللَّهُ لَهُ مِنَ الرِّزْقِ وَ بَثَّ شَكْوَاهُ وَ لَمْ يَصْبِرْ وَ لَمْ يَحْتَسِبْ لَمْ تُرْفَعْ لَهُ حَسَنَةٌ وَ يَلْقَى اللَّهَ وَ هُوَ عَلَيْهِ غَضْبَانُ إِلَّا أَنْ يَتُوبَ». «1» هركس به آنچه خداوند از رزق براى او تعيين نموده راضى نباشد و گِلايه كند و بر آن صبر نكند، از او حسنه اى به آسمان بالا نمى رود و خداوند را ملاقات مى كند در حالى كه از او غضبناك است، مگر اين كه توبه كند.
در اين روايت مى فرمايد كسى كه رضايت خود را نسبت به آنچه خداوند در اختيار او گذاشته حفظ نكند مورد غضب خداوند قرار مى گيرد و مسلّم آثار اين غضب را در مقابله ى طبيعت با چنين انسانى و ناكام گذاردن آن فرد و آن تمدن در رسيدن به اهدافش خواهيم ديد.
ممكن است فردى يا تمدنى تصور كند مى تواند بدون آن كه الهى زندگى كند به منظور حفظ محيط زيست و براى بهتر رسيدن به اهداف خود، رعايتِ طبيعت را بكند و به جاى تصرفِ افراطى در طبيعت با طبيعت تعامل كند، ولى عنايت داشته باشيد اولين شرط تعامل با طبيعت داشتن نگاه همه جانبه نسبت به عالم و آدم است و اين نگاه، نگاهى است مخصوص