صفحه ٤٠٩

است و در نتيجه حاصل آن نگاه ها چيزى غير از آن بود كه شما در تكنولوژى غربى مى يابيد و دنبال مى كنيد. براساس همين قاعده است كه باروت را چينى ها اختراع كردند ولى هرگز با آن توپ و تفنگ نساختند، چون روح حاكم بر آن فرهنگ روحى نبود كه غربِ اكنون زده ى غافل از ظرائف عالم، گرفتار آن است.
در يك منظر به عالم و آدم، مناطقى مثل يزد و جنوب ايران جهت مقابله با گرما، بادگير مى سازند، در منظرى ديگر كولر مى سازند و باد را از طبيعت مى قاپند و همراه با فشار و سر و صدا به طرف فضاى داخل اتاق پرتاب مى كنند، در حالى كه محاسبات به كار رفته در قنات ها و بادگيرها خيلى دقيق تر از محاسبات انجام شده بر روى موتور پمپ و كولر است. پس نبايد اين تصور به وجود آيد كه گذشتگان نمى توانستند چنين ابزارهايى بسازند، بايد متوجه بود روحى كه به ساختن اين ابزارها گرايش پيدا كرد از روح عالمان آگاه به حقايق و ظرايف عالم بسيار فاصله دارد.
متأسفانه عده اى از ما فكر مى كنيم جريان هاى طبيعى كارايى و دقت هاى كامل را ندارند، گويا يك رباطِ شبيه انسان، پيچيده تر از خود انسان است، چون آنچه انگشت انسان را خم مى كند عمل رشته هاى عصبى و انقباض ماهيچه ها است ولى براى خم كردن انگشت يك رباط علاوه بر محاسبات پيچيده، چندين آهن ربا و موتور الكتريكى به كار رفته! پس پيچيده تر است! آيا واقعاً اين طور است؟
امام خمينى «رحمة الله عليه» مكرراً توصيه مى كردند از خودتان شروع كنيد، چون ما در ساختن ابزارهاى زندگى منظر و افقى را در نظر مى گيريم كه فرهنگ تشيع مدّ نظر ما قرار داده است و به صورت نامرئى بر روح و روان جامعه ى ما- وقتى بخواهد غرب زده نباشد- حاكم است. در راستاى فرهنگ تشيع محاسباتى هم كه انجام مى گيرد جهت خاص خود را دارد مثل دو نوع معمارى است كه يكى طورى فضاى ساختمان را طراحى مى كند كه رعايت شئونات اسلامى بشود و ميهمانانِ زن و مرد هر كدام جاى جداگانه داشته باشند و معمارى ديگرى كه اصلًا متوجه چنين نكته اى نيست و طورى ساختمان را طراحى مى كند كه اگر زن و مرد نامحرم بخواهند رعايت شئونات اسلامى را بكنند به زحمت مى افتند. در هر دوى اين ساختمان ها محاسبه انجام شده ولى با دو افق و دو بينش، همين دو نوع نگاه را در طراحى شهر مى توان در