صفحه ٢٧٨

خدايى كه اين دين را در زمان خودش آورد تا بشر در رشد همه ى ابعاد زندگى موفق شود، حالا هم بايد دينى بفرستد كه در اين مرحله از تاريخ بتواند همه ى ابعاد بشر را بپروراند، پس همان طور كه فرموديد، اديان از جهت نور توحيدى نسبت به همديگر، شدت و ضعف دارند، نه اين كه يكى درست باشد و ديگرى غلط، مثل نور بى رنگ است كه در عين بى رنگى و داشتن جامعيتِ هفت رنگ، شدت و ضعف دارد. همه ى اديان متذكر توحيدند و نظر به يگانگى ربّ عالم دارند ولى آن توحيد تا آن جا اوج بگيرد كه بشر برسد به نحوه اى از حضور حق در هستى كه بفهمد «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ»؛ «1» همو كه اول است، آخر است و همو كه ظاهر است باطن است. چنين دركى از توحيد مخصوص اسلام است، تازه حضرت سجاد (ع) مى فرمايند: اين آيه را خداوند براى انسان هاى عميقى كه در آخرالزمان مى آيند نازل فرموده. «2»
اگر علماى مسيحيت و يهوديت، مردم را در مسير توحيد درست جلو برده بودند، بدونِ اين كه مشكلى پيش بيايد، اين ها مى ديدند حالا اگر بخواهند زيباترين عبادت را داشته باشند در عين آن كه توحيد اسلامى صورت كامله ى همان توحيدى است كه دارند، عبادات اسلامى هم صورت كامله ى عبادات اديان قبلى است. ديگر بايد هر روز عبادت كنند، ديگر نمى شود فقط يكشنبه و يا شنبه به عبادتگاه بروند. بعد هم مى بينند اگر بخواهند عبادت كنند، بايد در عين اين كه دارند اذكار توحيدى را بر زبان مى آورند با ركوع و سجده در مقابل خدا آن اذكار را در حركات خود ظاهر كنند و اين در نمازى كه اسلام پيشنهاد مى كند زيباتر ظاهر مى شود. آقاى «مارتين لينگز» «3» در جواب كسانى كه به او اشكال كرده اند چرا مسيحيت را رها كرده و مسلمان شده است مى گويد: من اصلًا كارى به اسلام ندارم، ولى زيباترين شكل نيايش را در نماز مسلمان ها ديدم، مى گويد: «من از طريق دينِ مسيح به اين نكته رسيده ام كه بايد نيايش