صفحه ٢٤٩

آن جا كه مى گويد: «اگر انكشاف و يافته هاى علوم جديد مبتنى بر حقيقت عالم باشد، همه ى آنچه كه ما در ردّ و ذمّ تمدن غربى و نظام آموزشى آن مى گوييم، به حُسن و مدح تبديل خواهدشد، و نه تنها ديگر جاى هيچ اعتراضى باقى نمى ماند، بلكه مى بايد شكرگزار غربى ها هم باشيم كه راه ادارك حقايق را بر همه ى انسان هاى سراسر عالم گشوده اند. اما آيا به راستى انسان با اين علوم، از خرافات و جهل نجات پيداكرده و يا نه؛ در خرافاتى عميق تر فرورفته است؟» «1»
آيا مى توان از جملات ايشان نتيجه گرفت كه علوم امروزى روابط بين پديده هاى عالم را نيز استخراج مى كنند و قواعد عالم را بيان مى كنند. اما بر همان اساس كه فرهنگ مدرنيته يك مجموعه است، وقتى اين علوم وارد زندگى بشر شدند، قطعاً نتايج مطلوب گرفته نمى شود و عملًا از حقايق عالم دور مى شويم.
جواب: ما معتقديم كه غرب عموماً هر حقيقتى را در حجاب و استتار مى بَرد، بله همان طور كه عرض كردم من قبول دارم روى اين ساختمان ده طبقه هزاران محاسبه شده است، و بر اساس قواعد اين عالم هم محاسبه شده است، اما آيا با اين محاسبات و با ساختن اين ساختمان ده طبقه كمالات و استعدادهاى اين عالم را به انكشاف كشانده اند يا به حجاب برده اند؟ «انكشاف» واژه ى دقيقى است! به آن عنايت فرماييد؛ مثلًا ببينيد: از رياضياتِ اين عالم هم خواجه نصير الدين طوسى استفاده مى كند هم دكارت، و هر دو هم منشأ بناها و ساختمان هاى بزرگى مى شوند، خواجه نصيرالدين طوسى و يا شيخ بهايى با همان محاسبات دقيق، رصدخانه ى مراغه و يا مسجد امام را مى سازند و در واقع توانايى ها و زيبايى هاى طبيعت را به انكشاف مى كشانند، ولى با محاسبات فرهنگ مدرن، طورى با طبيعت برخورد مى شود كه طبيعت را خفه مى كنند تا از نيرويش استفاده كنند. مثال ساختن كوزه و مقايسه ى آن با ساختن بلوك سيمانى، مثال خوبى است، و يا دو ساختمان را در نظر بگيريد، يكى مجموعه ى چند آسمان خراش و يكى هم مسجد آگراى هندوستان، در حالى كه هر دوى آن ها با محاسبات دقيقى ساخته شده است، ولى يكى با سركوبى استعدادهاى طبيعت برافراشته شده و يكى با