صفحه ٢٤٦

جواب: همان طور كه قبلًا عرض شد: روح «سلطه بر طبيعت» در منظر علوم غربى، حتى در معمارى غربى مستتر است و لذا علم معمارى غربى، علمِ مستتر در فنّى است كه ميل غربى در آن جريان دارد، آرى با آن معمارى نمى توان مسجدى ساخت كه ما را به حضور در عالم معنا ببرد. اگر از آرشيتكت ها و طراح هايى كه با علم معمارى و عمران مدرن كار مى كنند، آهن را بگيريد، ديگر نمى توانند هيچ چيزى بسازند! حتى در ساختن بناهايى كه شبيه بناهاى سنّتى است از نبشى آهن استفاده مى كنند، اما معمارى قبلى، نيروهاى طبيعت را در بستر خودِ طبيعت به كار مى گرفت. طاق قوسى قديم را ببينيد و مقايسه كنيد با طاق هاى قوسى كه امروز مى سازند. طاق هاى قوسى امروزى كه به تقليد از گذشته گان مى سازند تمامش آهن و سيمان است كه با نيروى جوشكارى آن ها را به همديگر وصل كرده اند، ولى نگاه معمارى گذشته نگاه ديگرى است، با آن هماهنگى طبيعى كه بين اجزاء به وجود مى آوردند رابطه ى بين آسمان با زمين را نشان مى دادند، در بين اجزاء به كار رفته در آن معمارى، تضادى پيدا نمى كرديد كه حالا بخواهيد با نيروى جوشكارى آن اجزاء را در كنار همديگر نگهداريد. با انكشافى كه معماران گذشته نسبت به استعدادهاى طبيعت به دست مى آوردند، عملًا باطن زيباى طبيعت را به نمايش مى گذاردند، نه اين كه كارى بكنند كه اجزاء به تضاد بيفتند و حالا براى سركوبى آن تضاد، نيروى جديدى را وارد صحنه كنند، كار اين ها مثل اين است كه گُل هاى طبيعت را از طبيعت و از بستر اصلى رشد و نموش بگيريم و بياوريم در گلدان و بگذاريم در آپارتمان و بعد چون گل هاى طبيعى پژمرده مى شوند، يك گل پلاستيكى مى سازيم و در گلدان مى گذاريم تا پژمرده نشود، اين ديگر ارتباط با «گل» نيست. معمارى جديد، صورت پلاستيكى معمارى سنّتى است. فنّ غربى، علمى است كه در آن فن، ميل غربى مستتر است، ميلى كه به سوى ناكجاآباد نظر دارد و لذا حق با مرحوم شهيد آوينى «رحمة الله عليه» است كه مى گويد: «علوم رسمى غرب انسان را در جهان بينى موهوم سرگردان مى كند!»، كسى كه مانند شهيدآوينى «رحمة الله عليه» متوجه عالم معنا شود، مى بيند كه روحِ غلبه و سلطه بر طبيعت، اجازه ى ارتباط با واقعيتِ طبيعت را به انسان نمى دهد. البته همان طور كه قبلًا عرض شد و باز تأكيد مى كنم؛ «علم، به خودى خود غربى نيست، ولى بين علم و تكنيك نبايد خلط شود.». مثلًا «فيزيك» به معناى تحقيق در مورد «طبيعت»، غربى نيست، اما فيزيك به معناى، نگاه خاص به طبيعت براى يافتن نيروهايى كه